در گفتوگو با یک استاد دانشگاه تشریح شد؛
چرا پای سلیبریتیها به جهان سیاست باز شده است؟
سياسي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - یک تحلیلگر مسائل بین الملل گفت: گاه ملتها در دایره لجبازی با وضع موجود و ایجاد فضای گذار تلاش میکنند افرادی را سر کار بیاورند که با روی کار آمدن آنها از وضع موجود فرار کنند و به کاندیداهای مشخصی رای میدهند که در درون خود باور دارند که آن کاندیداها در حد و اندازه جایگاهی که برای آنها تعیین شده نیستند.
مهدی مطهرنیا در گفتوگو با ایسنا-منطقه خراسان، با اشاره به انتخاب یک کمدین به عنوان رئیس جمهور اوکراین و گسترش پوپولیسم در جهان، اظهار کرد: دموکراسی متعهد به آرای اکثریت است و اکثریت را تودههای مردم تشکیل میدهند، دموکراسی از این منظر پوپولیستی است اما پوپولیسم به تودههای مردم باز میگردد. دموکراسی تلاش دارد تا به تودههای مردم حرمت بگذارد و در حریم این حرمت به دنبال ایجاد وضعیتی است که منجر به گسترش آگاهی میان تودههای مردم شود.
وی با بیان اینکه باید بین توده و عوام تمایز قایل شد، عنوان کرد: تودهها طبقات پایین جامعه را در بر میگیرند که بسیار فعال و به دنبال آگاهی و دانایی بوده اما عوام همان طبقات پایین جامعه و منفعل هستند، هرسخنی را از فرادست میپذیرند و بر اساس یک منفعت زودهنگام و عوامفریبانه منافع عالی خود را نادیده میانگارند، بنابراین عوامفریبی با تودهگرایی متفاوت است و باید بین این دو تمایز قائل شد.
مطهرنیا افزود: دموکراسی حتما تودهگرا است اما ضرورتا نمیتواند عوامگرا باشد، به این معنا که برای دستیابی به قدرت بیشتر، عوام را بازیچه دست زمینههای متناسب و مناسب با اهداف سیاسی خود قرار دهد، بنابراین برای حل این معضل یا معمای دموکراسی در تودهها، باید میان پوپولیسم یا تودهگرایی و عوامگرایی تمایز قائل شویم. بیتردید زمانی به دموکراسی به عنوان یک شکل برتر نگاه میکنیم که در عین حال که بسیار نقص دارد و نقایص آن به خوبی آشکار است اما در میان شاکلههای گوناگون حکومتی تجربه شده، بهترین شاکله قلمداد میشود.
این استاد دانشگاه بیان کرد: باید بپذیریم که به تودهها و طبقات پایین مردم به عنوان اکثریتی که به طور طبیعی جامعه را تشکیل میدهند، نیاز داریم، بنابراین باید تودهگرا باشیم و در عین حالی که تودهگرا هستیم، از عوامفریبی دوری کنیم.
این تحلیلگر مسائل بین الملل ادامه داد: همان اندازه که به تودهگرایی در دموکراسی توجه میشود و باید دموکراسیها به تودههای مردم نزدیک شوند و در پرتو آگاهیبخشی به آنها بتوانند زمینههای حمایت بیشترشان برای رسیدن به اهداف دموکراتیک را فراهم کنند، باید از عوامگرایی دوری جویند و تلاش کنند که عوام را از وضعیت عوامزدگی به قالب تودهها در بیاورند و وضعیت تودههای مردم را به گونهای مناسب به پیش ببرند که امکان جابهجایی طبقاتی از طبقات پایین جامعه به طبقه متوسط جامعه فراهم گردد.
وی با اشاره به اینکه دموکراسی بر روی طبقه متوسط جامعه میتواند استقرار بهتر و شایستهتری داشته باشد، تصریح کرد: در جوامعی که تودههای مردم یا طبقات پایین جامعه بسیار کم و اقلیتی ناچیز هستند، اقلیت حاکم نیز بسیار اندک بوده و در این میان طبقه متوسط در میان طبقه بالا و پایین فربه است، دموکراسی بیشتر رشد میکند.
مطهرنیا خاطرنشان کرد: رسالت نظامهای دموکراتیک آن است که بتواند طبقات پایین جامعه را از منظر مارکسیسم که طبقه را در جایگاه اقتصادی تعریف میکند، به سمت طبقات متوسط انتقال دهد و با ورود طبقات پایین جامعه به متوسط، شان و منزلت اجتماعی او را گسترش بخشد و وضعیت اقتصادی طبقات پایین را بهتر ساماندهی کند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: در این جوامع دموکراسی رسالت خود را انجام داده، به تودهها توجه داشته و با حمایت از تودهها یک دولت کارآمد تشکیل میدهد که در آن مردم مشارکت جدی دارند، دولت کوچک و ملت فربه ایجاد میشود که با ایجاد این دولت کوچک و ملت فربه به تدریج طبقات پایین جامعه به طبقه متوسط راه پیدا میکنند و تعداد طبقه پایین جامعه که همان تودهها باشند کاهش یافته و تودههایی که باقی میمانند نیز از عوامزدگی خارج میشوند که دموکراسی نمیتواند رفتاری عوامفریبانه از خود نشان دهد.
این تحلیلگر مسائل بین الملل افزود: در عمل در بسیاری از موارد، این امر خلط معنا شده، به این معنا که ما شاهد ایجاد فضایی هستیم که به نام تودهگرایی و دموکراسی، عوامفریبی شکل نمیگیرد و تلاش میشود با استفاده از ابزارهای عملیات روانی و تاثیر بر ذهن تودهها و عوام، عوام را به سمت رای دادن به فرد یا افراد خاص یا جناح و حزب خاصی متمایل سازند تا بتوانند منافع خود را از طریق حمایت تودههای عوامزده مردم فراهم سازند، اینجاست که تناقض میان دموکراسی و پوپولیسم خود را به نمایش میگذارد، در حالی که در حقیقت تناقضی در این زمینه وجود ندارد، پوپولیسم یعنی تودهگرایی و باید قدر و منزلت تودهها را از منظر دموکراسی دانست.
وی در خصوص گرایش سلبریتیها به عنوان مقامات سیاسی جهان، گفت: گاه ملتها در دایره لجبازی با وضع موجود و ایجاد فضای گذار تلاش میکنند افرادی را سر کار بیاورند که با روی کار آمدن آنها از وضع موجود فرار کنند زیرا تغییر وضع موجود با هزینههای بسیار بالایی روبهرو است. ما در ایران این تجربه را داریم.
مطهرنیا خاطرنشان کرد: مردم برای اینکه بتوانند از وضع موجود فرار کنند، گاه به کاندیداهای مشخصی رای میدهند که در درون خود باور دارند که آن کاندیداها در حد و اندازه جایگاهی که برای آنها تعیین شده نیستند اما در دایره لجبازی و رودررویی با وضع موجود و جناح حاکم تلاش میکنند تا جناح مخالف را حمایت کنند و در حمایت از آنها میخواهند از وضعیت نامطلوب کنونی به وضعیت آشوبناکی فرار کنند تا در پرتو آن بتوانند در آینده با سرعت بیشتری زمینههای حصول به اهداف خود را فراهم کنند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه باید انتخاب هر کدام از این افراد را در متن و بطن آن کشور و وضعیت آنها مورد تحلیل قرار داد، عنوان کرد: به این راحتی نمیتوانیم از منظر ادبیات سیاسی، آن را به کل دنیا تعمیم دهیم. در ایران نیز در دهه 80، شاهد آرای شدید مردم به رئیسجمهور وقت آن زمان بودیم، رئیسجمهوری که در چارچوب هوش هیجانی خود، تودهها و بیش از تودهها، عوام مردم را تحت تاثیر قرار داد و مردم برای حمایت از ضد وضع موجود، به میدان آمده و حمایت خود را نشان دادند که بعدها دیدیم که چگونه این حمایت را باز پس گرفتند.
این تحلیلگر مسائل بین الملل ادامه داد: رای دادن به چنین افرادی گاه گریزگاه ناچاری برای مردم برای خروج از وضع موجود است، حال آنکه این معنا که بعد از خروج از این وضع، چه وضع مطلوبی ایجاد میشود، در آن زمان برای مردم چندان اهمیتی ندارد.
انتهای پیام
-
پنجشنبه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۶:۱۳:۰۰
-
۹ بازديد
-
-
پیام خراسان
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/149189/