منافع و مصلحتطلبیها بر آموزش و پژوهش حاکم شده است
علمي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی گفت: دیگر همه جانبهنگری در اساتید کم شده و منافع و مصلحت طلبیها بر آموزش، پژوهش و... حاکم شده است.
به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، شامگاه گذشته مراسم گرامیداشت مقام معلم با حضور اعضای هیات علمی دانشگاه فردوسی در دانشکده علوم این دانشگاه برگزار شد. در حاشیه این مراسم به سراغ چند تن از اساتید رفیتم و نظرات آنها را در مورد اوضاع معلمان و برخی مسائل و مشکلات آنها جویا شدیم.
مهتاب معظمی، عضو هیات علمی دانشکده علوم ورزشی دانشگاه فردوسی که 27 سال است در این دانشگاه تدریس میکند، در خصوص نسل جدید معلمان میگوید: واقعیت این است که من در این قضیه احساس خطر و تهدید میکنم. همانطور که نسل جدید ما مقداری از ارزشهای اجتماعی دور شدهاند، به نظر من برخی از اساتید جوان هم ارزشهایشان متفاوت شده و آن خلوص و مسئولیتپذیری، ارزش ایرانی بودن، مذهبی بودن و اخلاقی بودن و یا به عبارتی منش استادی که در گذشته وجود داشت با الان خیلی متفاوت شده است.
وی ادامه میدهد: شاید مقصر حاکمیت باشد که نوع تربیت و انتظاراتی که دارد باعث میشود معیارهای رفتاری استادان جوان متفاوت شود. این موضوع یک تهدید خیلی بزرگ است. در گذشته اساتیدی که منش داشتند بر تربیت دانشجویان متعهد بودند و علاوه بر تخصص، تعهد هم داشتند. متاسفانه ارزشهای ظاهری حاکم شده و معنویات و اخلاقیات کنار گذاشته شده است. این موضوع چه برای دانشجویان و چه اساتید جدید وجود دارد.
عضو هیات علمی دانشکده علوم ورزشی دانشگاه فردوسی در مورد راه حل این مشکل عنوان میکند: وقتی بزرگان اشتباه میکنند و تشویق هم میشوند این موضوع به عنوان نمونه و الگو در جامعه نهادینه میشود و ارزشها تغییر مییابد. پس ما طی این سالها، چنین کارهای اشتباهی را انجام دادهایم؛ اگر دانشجویی تقلب کند و معدل او بالا برود، اگر دانشجویی اصرار کند و به هر بهانهای معدل خود را بالا ببرد و در استعدادهای درخشان پذیرفته شود. یعنی بهای پذیرفته شدن داشتن نمره بالاست.
معظمی میافزاید: دیگر همه جانبهنگری در اساتید کم شده و منافع و مصلحت طلبیها بر آموزش، پژوهش و... حاکم شده است. یعنی همه به سراغ آموزش میروند که بهینه شوند و جایگاه بالاتری داشته باشند. میروند پژوهش میکنند که ارتقا یابند. این موضوع خیلی بد است، قبلا اینگونه نبود. معیارهای نسل ما برای کار کردن این موضوعات نبود، اما نظام آموزشی این را ایجاد کرد.
وی در مورد جایگاه معلمان و استادان تصریح میکند: خوشبختانه جایگاه استاد هنوز حفظ شده و در اجتماع، جایگاه استاد را جایگاهی خاص میبینند. آن هم به این دلیل است که نسلی که منش استادی داشته هنوز از سیستم خارج نشده است. اگر اینها خارج شوند و نسلی بیایند که به منش استادی اهمیت ندهند، رفتار استادانه نداشته باشند و منافع استادانه را برای خود بخواهند، طبیعتا دید اجتماع هم متفاوت خواهد شد.
عضو هیات علمی دانشکده علوم ورزشی دانشگاه فردوسی ادامه میدهد: سطح بلوغ اجتماعی دانشآموزان نسبت به دانشجویان متفاوت است و آنها خیلی سریعتر واکنش نشان میدهند. متاسفانه ارزشهای حاکم بر اجتماع بر دانشآموزان بیشتر اثر گذاشته است. در خیلی جاها دیدهام که حرمت معلم دیگر از بین رفته و معلم به عبارت ظواهری که دارد ارزش گذاشته میشود. شاید مدارس غیر انتفاعی که در آن بچهها از معلمها انتظار نمره دارند، تخصص را برای دانشآموز و تعهد را هم برای معلم از بین برده و ارزش معلم را به اندازه یک نگهدارنده کودک پایین آورده است. متاسفانه به همین دلیل است که مشاهده میکنیم قیمتها را بهجای کیفیت بالا میبرند؛ یعنی یک معلم در مدرسه تدریس درست نکند و بیرون از مدرسه با قیمت بالا تدریس بهتر را انجام دهد. متاسفانه مال و پول بر افکار مردم ما حاکم شده و این موضوع در بچهها خیلی وحشتاکتر وجود دارد.
دانشور کاخکی، عضو هیات علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی در گفتوگو با ایسنا در مورد نسل جدید معلمان بیان میکند: نسل جدید معلمان روشهای وسیعی برای تعلیم وتربیت فرا گرفتهاند، اما قطعا این روشها نیازمند الزامات و امکاناتی است که بتوانند این آموختهها را خوب منتقل کنند. مشکل نظام آموزشی ما این است که بین امکانات مورد نیاز برای اینکه آموزش بتواند نقش خود را خوب ایفا کند و آن شرایط واقعی لازم برای رسیدن به اهداف، خیلی فاصله است. این موضوع باعث شده معلمان نسل جدید نتوانند مثل معلمان قدیم در رسالت خود موفق باشند.
وی ادامه میدهد: امکانات گذشته در زمان خود به مراتب بهتر بود. سرانه آموزشی، تعداد مدارس، دسترسی امکانات و... ممکن است نسبت به دو زمان متفاوت باشد، اما نسبت به شرایط زمانی، امکانات امروز که جامعه بتواند خود را به شرایط لازم برای رقابت در جهان از نظر نظام آموزشی برساند کم است.
عضو هیات علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی تصریح میکند: یکی از کمبود امکانات، مباحث معیشتی و مالی است. مجموعه دستاندرکاران نظام آموزشی که با این سطح درآمد امکان یک معیشت خوب را ندارند و به مشاغل دوم و سوم میپردازند که قطعا در دستیابی به اهداف نظام آموزشی مثبت نیست و نقش منفی ایجاد میکند.
کاخکی در پاسخ به این پرسش که آیا شما هم شغل دوم داشتهاید میگوید: بله من خودم هم شغل دوم داشتهام و در کنار کار آموزشی، یکسری کارهای مشاورهای انجام دادهام که بتوانم خرج زندگی را بگذرانم.
داشتن شغل دوم بین همکاران دانشگاه حدود 20 تا 50 درصد متغیر است. اما در خارج دانشگاه و در مدارس شاید بین 80-90 درصد معلمان شغل دوم داشته باشند.
وی در مورد تغییرات محتوای نظام آموزشی میگوید: نظام آموزشی در جهان متحول شده است، اما واقعیت نظام آموزشی ما این را نمیرساند و در این زمینه بسیار فاصله داریم.
غلامرضا هاشمیتبار، عضو هیات علمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی که 36 سال تجربه تدریس در دانشگاه را دارد، در گفتوگو با ایسنا در مورد نسل جدید معلمان بیان میکند: به علت مشکلات فراوان اجتماعی و اقتصادی که در حال حاضر داریم، کارکردن برای همکاران جدید سختتر است. در گذشته به علت امکانات ببیشتر، استادان دانشگاه فراغت بیشتری داشتند و بیشتر به کار آموزش و پژوهش میپرداختند.
وی در مورد مهمترین انتقاد خود به معلمان و آموزش و پرورش ادامه میدهد: مهمترین انتقادی که دارم این است که آنها دچار خمودگی شدهاند.
عضو هیات علمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی با اشاره به اینکه معلمها در همه دنیا جزء بهترین افراد هستند، خاطرنشان میکند: سال 80 یا 82 بود که در یک ارزیابی کشوری در کل کشور شئون افراد را سنجیده بودند و بالاترین شئون با حدود 85 درصد مربوط به معلمان بود. شان معم در همه جا بالاست. چه در آموزش و پرورش و چه در دانشگاه باید به معلمان و اساتید بیشتر رسیدگی شود. باید معلم آسوده خاطر شود تا بتواند خوب فکر کند و خوب درس بدهد.
هاشمیتبار در پاسخ به این پرسش که آیا شغل دوم دارد یا خیر؟، تصریح میکند: من تا حالا شغل دوم نداشتهام. البته نیاز هم نداشتهام. این نیاز است که معلمها را به شغل دوم میکشاند. وقتی میانگین حقوق معلم با 15 سال سابقه 2.5 تا 3 میلیون تومان است، در این شرایط نمیتواند زندگی کند. حقوق یک متخصص دانشگاهی تقریبا بین 4.5 تا 5 میلیون تومان است که در شرایط فعلی بخش عظیمی از آن برای مسکن صرف میشود و استاد از نظر مالی در مضیقه است و این مشکل باید به شکلی جبران شود. طبیعتا اگر دانشگاه و آموزش و پرورش نتواند جبران کند، شکی نیست که آنها به کار دوم روی میآورند و این بزرگترین نقیصه است.
وی یادآور میشود: برخی اساتید در دهه 50 صبح ساعت 7 به دانشکده میآمدند و تا 6 بعدازظهر سرکار بودند. چون آرامش فکری داشتند. از نظر مادی نیاز نداشتند کار دیگری انجام دهند. وقتی معلم آنقدر علاقهمند باشد و در دانشگاه حضور داشته باشد در پژوهش و آموزش تاثیر دارد.
عضو هیات علمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی در پاسخ به این پرسش که آیا به فرزندان خود توصیه میکنید به سمت معلمی بروند، میگوید: من معلمی را دوست دارم و به فرزندانم توصیه میکنم اگر علاقه دارند به این سمت بروند.
انتهای پیام
-
جمعه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۷:۴۵:۱۸
-
۸۶ بازديد
-
ایسنا - علمی - خراسان رضوی
-
پیام خراسان
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/150341/