یک مدرس حوزه و دانشگاه:
اگر روحانیت میخواهد تصویر درستی از آینده ارائه دهد، باید نسبت خود را با انسان معاصر مشخص کند
علمي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - یک مدرس حوزه و دانشگاه گفت: اگر روحانیت میخواهد تصویر و ترسیم درستی از آینده ارائه دهد، باید نسبت خود را با انسان معاصر مشخص کند.
به گزارش ایسنا-منطقه خراسان، حجت الاسلام و المسلمین علی شفیعی امروز در نشستی با موضوع آینده روحانیت در جهان معاصر که در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: نهاد روحانیت نهادی برآمده از سنت دینی ماست، به همین دلیل به صورت طبیعی چالشها و بحرانهای مربوط به نهاد روحانیت وجود دارد که تقدیر اجتماعی همه ما به این چالشها و بحرانها گره خورده است، اما فضای حوزه و روحانیت هنوز این بحث را به عنوان یک دغدغه درک نکرده است.
وی با طرح این سوال که آینده روحانیت در جهان معاصر به چه معناست، عنوان کرد: مبحث آینده روحانیت اول ممکن است به دلیل احساس خطر نسبت به این جهان باشد، بنابراین میخواهیم گفتوگو کنیم، دوم میتواند مبتنی بر تلاش برای حفظ جایگاه این نهاد باشد که میخواهیم بررسی کنیم چه تدبیری بیندیشیم تا آینده جایگاه این نهاد برجسته شود و سوم این است که وقتی میخواهیم از آینده روحانیت صحبت کنیم که تصویر واقعی به دست آوریم، اکنون تصویر موجود درست نیست که این تصویر غلط آینده روحانیت را دچار مشکل میکند.
شفیعی گفت: آینده روحانیت معطوف به دو ساحت درونی و بیرونی است. اگر روحانیت ما میخواهد آینده خود را تضمین کند، باید متناسب با جهان مدرن و معاصریت نه متناسب با اوهام، خیالها و توهمات ذهنی این دو ساحت را مورد توجه قرار دهد. در ساحت درونی با نکاتی مواجه هستیم که کار را سخت کرده است. روحانیت ما با مبانی معرفتی خاصی شکل گرفته و زندگی میکند، با روششناسی خاصی به سراغ متون رفته و همانگونه به فهم متون میپردازد، منابع محدودی دارد و با همان زندگی میکند که دست زدن به هرکدام از این موارد هزینه فراوانی دارد.
این مدرس حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه یکی از بنیادیترین و اصلیترین منابع معرفتی نهاد روحانیت و قرآن و سنت است، تصریح کرد: قرآن جنبه هویتی و رهاییبخشی عبادات را یاد میدهد. آیا میتوانیم به قدری هزینه پرداخت کنیم که بگوییم این منابع جوابگو نیست یا چنان تقلیل دهیم که اسمی از آن باقی بماند. میتوان روی این متون مواجهههای دیگری هم داشت، اما ابتدا باید درک درستی از روحانیت داشته باشیم تا اگر قصد داریم که راهکاری ارائه دهیم، دور از آگاهی نباشد.
وی افزود: روحانیت ما هویت خود را در حوزه منابع از کتاب و سنت میداند. کاهش منبعی چون قرآن در حد یک قرائت نبوی از جهان، هزینههای سنگینی دارد، آیا حاضریم بپذیریم که تبعاتی دارد یا نه؟ ما اگر به مبانی که اکنون نهاد روحانیت بر آن استوار است دست بزنیم، باید کل آن را به هم بزنیم. مبانی انسانشناسی روحانیت ما ویژه است و اگر به آن دست زدیم، باید مبانی جهانشناسی و خداشناسی را نیز به هم بزنیم. نمیتوان انسانشناسی را مورد پرسش قرار داد اما خداشناسی را رها کرد.
شفیعی بیان کرد: در ساحت بیرونی نیز آینده نهاد روحانیت با بسیاری امور گره میخورد، بنابراین روحانیت ما باید تکلیف حود را با معاصریت روشن کند. عملیاتی کردن این بحثها به قدری سنگین است که اگر بخواهیم با نهاد روحانیت همراهی کنیم، متوجه میشویم که آنها حق دارند واکنش نشان دهند. در تاریخ روحانیت با سه گرایش یا تصویر از نهاد روحانیت و نسبتش با قدرت مواجه هستیم، دورهای با قدرت، دورهای در قدرت و دورهای بر قدرت بوده که میتواند آینده روحانیت را مورد خدشه قرار داده یا تضمین کند. هر کدام از این ساحتها هزینههایی برای نهاد روحانیت و جامعهای که تقدیرش به آن گره خورده، دارد.
این مدرس حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: بسیاری از بحرانها در جامعه ما محصول نگاه سختاندیشی است که پارهای از روحانیت به جامعه تزریق میکنند، البته معلوم نیست اگر سختاندیشان این کار را نکنند، به کجا برسد. نهاد روحانیت باید به صورت ویژه و خاص تکلیف خود را با مقوله انسان در جهان معاصر روشن کند. انسان معاصر انسان تکلیفپذیری نیست. در جامعه ما که در حال گذار از سنت به مدرنیته است، مشاهده میکنیم که تکلیفپذیری در آن نه تنها امری ممدوح و پسندیده نیست، بلکه مورد هجمه نیز قرار میگیرد.
وی ادامه داد: نسل جدیدی که محصول نظام و تربیتشده آن است، تکلیفپذیر نیست، بلکه حقگرا و حقجو است. ما با این انسان مواجه هستیم. انسان معاصر نتیجهگرا است، نه وظیفهگرا. نگاه انسان معاصر در تمام حوزهها حتی عبادی و شخصی این بوده و بیش و پیش از صورت به دنبال معنا است. اگر روحانیت میخواهد تصویر و ترسیم درستی از آینده ارائه دهد، باید نسبت خود را با انسان معاصر مشخص کند.
شفیعی با طرح این سوال که چرا داعش و بوکوحرام را محصول اسلام ندانیم، گفت: آنها محصول اسلام هستند. پارهای از آموزههای دینی به جای امیدآفرین بودن، بیمآفرین است. پاک کردن صورت مساله این است که بگوییم محصول اسلام نیستند، اما نمیتوانیم حذف کنیم، این رگهها و ریشهها در اندیشههای شیعه و سنی وجود دارد.
این مدرس حوزه و دانشگاه با بیان اینکه دغدغه اصلی من این است که در هر نکته و پیشنهادی در خصوص آینده روحانیت، علاوه بر عشق و علاقه باید هزینهها را نیز لحاظ کنیم، عنوان کرد: زمانی میخواهیم دین را نهادینه کنیم که دیگر چارهای نداریم و این کار لوازمی دارد. امام موسی صدر بیان میکند که ادیان آمدند خدمتگزار انسان باشند نه اینکه انسانها خدمتگزار دین باشند، زمانی که ادیان نهادینه شدند، انسانها بردگان دین شدند.
وی اضافه کرد: اگر بتوانیم تصویری از دین غیر نهادینه ارائه دهیم، خوب است، اما اگر آن را نهادینه دیدیم و نتوانستیم دین را بدون نهاد تعریف کنیم، یک قرن دیگر باز همین بحث مطرح خواهد شد. از لوازم نهادها این است که هرچه خود را بازسازی کنند، باز هم از وضعیت اصلی عقب هستند.
شفیعی با اشاره به اینکه ما میتوانیم دو رفتار با روحانیت داشته باشیم، تصریح کرد: یک رفتار این است که بیان کنیم با وضع موجود نمیتوانند آینده خود را تضمین کنند و به زودی باید با آنها خداحافظی کرد و دیگری نیز این است که هزینهها را کم و برای بازسازی تلاش کنیم و این کار زمانبر خواهد بود. ما نیازمند این هستیم که مبانی معرفت، انسان، جهان و خداشناسی نهاد روحانیت را اصلاح کنیم. این متفاوت است با اینکه یک باره همه موارد را بر سر روحانیت سرریز کنیم.
انتهای پیام
-
يکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۵۸:۳۵
-
۷۳ بازديد
-
ایسنا - علمی - خراسان رضوی
-
پیام خراسان
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/153653/