آیا ما مردم «بیحالی» هستیم؟
مقالات
بزرگنمايي:
پیام خراسان - یک روانشناس و استاد دانشگاه گفت: برای ارزیابی این موضوع که تا چه میزان جامعه ما بیحال و بیانگیزه است ابتدا باید بدانیم انگیزه چیست و چه عواملی در شکلگیری آن مؤثر است.
حمید ذوالفقاری در خصوص چرایی و چگونگی بیحالی و بیانگیزگی در جامعه، اظهار کرد: از نظر علمی انگیزه یک مؤلفه سرشتی، شخصیتی و درونی است.
وی با اشاره به اینکه «هر فردی بدون وابستگی به محرکهای بیرونی میتواند انگیزه را درون خود احساس کند»، ادامه داد: انگیزه یک طیف دارد و ما نمیتوانیم اظهار کنیم فردی بیانگیزه یا با انگیزه است. عوامل محیطی میتوانند بر این فاکتور درونی اثر بگذارند.
این روانشناس و استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: عوامل محیطی که انگیزه تحت تاثیر آنهاست در چهار حوزه قرار میگیرند که شامل عوامل اجتماعی، اقتصادی، شناختی و شخصیتی (ژنتیکی) میشود. هنگامی که این عوامل به خوبی در کنار یکدیگر قرار بگیرند انگیزه بیش از هر زمانی نمود مییابد. تلاش و ممارست در حفظ انگیزه نیز رکن بسیار مهمی است که از آن نبایستی غافل شد.
ذوالفقاری عنوان کرد: در طول زمان، عوامل محیطی که سبب بیانگیزگی میشوند تغییر کردهاند، اما ماهیت آن همواره وجود داشته است. امروزه اقتصاد یکی از عواملی هست که سبب بیانگیزگی افراد شده است. ممکن است در 50 سال گذشته عامل فرهنگی و در 100 سال گذشته عامل اجتماعی سبب بیانگیزگی شده باشد. این فاکتورها در هر قسمتی از زمان میتوانند تغییر و تداوم پیدا کنند.
وی با اشاره به اینکه «ما امروزه در کشور انگیزه را در دو گروه جوانان و بزرگسالان بررسی میکنیم»، اضافه کرد: انگیزه جوانان هنگامی به خوبی رشد پیدا میکند که نیازهای پایه آنها به خوبی تامین گردد. این نیازهای اساسی بر طبق تعریف آبراهام مَزلو (=Maslow Abraham)، روانشناس انسانگرای آمریکایی، سبب خودشکوفایی افراد میشود. اگر فرد احساس رضایت اولیه را نداشته باشد انگیزه او تحت شعاع قرار میگیرد.
این روانشناس عنوان کرد: پس از تامین نیازهای اساسی، بیش از هر عاملی، دو عامل شناختی و اجتماعی در شکلدهی انگیزه و در نتیجه بیحالی یا با شور و شوق بودن افراد نقش ایفا میکند. این دو عامل نیاز به دیده شدن و قدرت حافظه هستند.
ذوالفقاری تصریح کرد: نیاز به کسب توجه دیگران امری طبیعی است و امروزه جوانان ما برای دیدهشدن، گامبرداشتن و پیشرفت کردن باید 10 برابر سالهای پیش تلاش کنند. این تلاش مستلزم فراهم شدن بسیاری از بسترهایی است که در حیطه اختیار ما قرار ندارند. به عنوان مثال انگیزه مالی یکی از مهمترین دغدغههایی است که در بلند مدت انگیزه را شکل و قوام میبخشد.
وی با اشاره به اینکه «امروزه جلب توجه کردن از گذشته دشوارتر شده است»، اضافه کرد: در طول تاریخ افراد همیشه به جلب توجه نیاز داشتند. ما نمیتوانیم اظهار کنیم انسانهایی که در دوره قاجار زندگی میکردند به جلب توجه احتیاجی نداشتند. در طول تاریخ همیشه بخشی از آداب پوشش به دیده شدن مربوط میشود که همواره متغیر بوده و شکل خاصی به خود گرفته است. اگر فردی نتواند به خوبی دیده شود یا این احساس را داشته باشد که در جامعه دیده نمیشود (برخی از علایم افسردگی) خلق و خوی وی به سمت بیحال بودن پیش خواهد رفت.
ذوالفقاری در خصوص قدرت حافظه، تصریح کرد: یک حافظه خوب و قوی میتواند مطالبی را که سودمند نیستند به دست فراموشی بسپارد. فراموش نکردن خاطرات تلخ، کاستیها و ناکامیها یکی از مشکلات اساسی حافظه است. برخی افراد خاطرات منفی را بیشتر به یاد میآورند و حافظه آنها مخزن بیشتری برای ثبت آیتمهای منفی در خود دارد. در حقیقت ضعف حافظه در مهار محرکهای منفی و ارتباط دادن آن با سایر اطلاعاتی که پیش از این وجود داشته است میتواند دلیلی شناختی مبنی بر بی حال بودن افراد باشد.
این عضو بنیاد ملی نخبگان با اشاره به اینکه «نکته مهم در پیشگیری از بیحالی و بیانگیزگی مداخله متخصص محور است»، ادامه داد: بسیاری از افراد تصور میکنند میتوانند با ایجاد فشار روانی بر روی شخص انگیزههای او را دوباره شکوفا سازند اما نکتهای که وجود دارد این است که دریابیم این قبیل استراتژیهای فولکور تا چه اندازه اثر مثبت داشته است. اگر حل و فصل این پدیده شوم به این آسانی است پس بایستی تاکنون فرد بی حالی در جامعه وجود نداشته باشد.
وی عنوان کرد: بررسی میزان خلق پایین، دلایل اولیه و ثانویه شکلگیری و تداوم آن، راهکارهای علمی تقلیل و اصلاح آن همه اقدامات حساسی است که باید توسط روانشناسان و مشاوران متخصص و مجرب بررسی گردد. این موضوع لزوم حضور یا نظارت یک تیم روانشناس متخصص و خبره را در هر مجموعه و سازمانی بیش از پیش پر رنگ میسازد.
این روانشناس ادامه داد: انگیزه در بزرگسالان به فرزندانشان و اینکه بتوانند به آنها افتخار کنند مربوط میشود. در این مرحله ما با یک چرخه معیوب مواجه میشویم. جوانان انگیزه کافی برای فعالیت ندارند و والدین آنها نیز مشکلاتی که فرزندانشان با آن مواجه هستند را مشاهده میکنند در نتیجه انگیزه خود را از دست میدهند. این چرخه معیوب سبب تحلیل رفتن پیوندهای اجتماعی میشود.
ذوالفقاری با اشاره به اینکه «اگر نیازهای اساسی انسان تحت شعاع قرار بگیرد، احساس انگیزه و تعلق در انسان از بین میرود»، عنوان کرد: بیحالی و بیانگیزگی در تمام طول تاریخ وجود داشته است، اما دو عامل امروزه آن را نسبت به قبل متفاوت میکند؛ شکلهای مختلف و متفاوتی که به خود گرفته و توجه رسانهها به آن. افراد 100 سال پیش از اینکه در شهرها و کشورهای دیگر چه روی میدهد مطلع نبودند و به روال عادی زندگی خویش ادامه میدادند. امروزه با وجود رسانهها و شبکههای مختلف اجتماعی انسانها از نحوه زندگی دیگران اطلاع دارند و اگر نیاز به دیده شدن و ضرورتهای مالی آنها برطرف نشده باشد سطح انگیزه افراد پایین میآید. انگیزه به عنوان یک مؤلفه روانی قابل انتقال است. هنگامی که در اجتماع برخی افراد انگیزه خود را از دست بدهند دیگران نیز تحت تاثیر این فضا قرار میگیرند.
وی در خصوص نقش آموزشوپرورش در بیحالی و بیانگیزگی افراد، خاطرنشان کرد: اگر ما بخواهیم آسیبشناسی را در خصوص آموزشوپرورش مطرح کنیم میتوانیم این نکته را در نظر بگیریم که امروزه آموزشوپرورش رسالت خود را معکوس انجام میدهد. در واقع رسالت این ارگان ابتدا پرورش و سپس آموزش است، اما در حال حاضر تا حد زیادی از مقوله پرورش غافل شده است.
این عضو بنیاد ملی نخبگان، ادامه داد: آموزشوپرورش باید به خوبی بر مفاهیمی همچون معنا و هدف در سر فصلهای درسی تاکید کند. آموزشوپرورش با صرف انرژی زیاد در قسمت پرورش و کاربردی کردن دروس میتواند انگیزه را به صورت بالقوه در دانشآموزان ارتقا دهد.
ذوالفقاری اظهار کرد: آموزش و پرورش به عنوان رکن اساسی هر جامعهای میتواند از دانشآموزان برای تقویت بدنه خویش بهرهمند شود. دانشآموزان با انجام دادن مجموعهای از فعالیتهای اجتماعی، اجرایی و فرهنگی سبب رشد خویش و گسترش ابعاد شخصیتی خود میشوند. پس از فاررغالتحصیل شدن، دانشآموزان نباید احساس کنند که وارد میدان مین میشوند و ندانند که چگونه رفتار کنند.
وی با اشاره به اینکه «وارد شدن به دانشگاه آمادگیهای اجتماعی-فرهنگی بیشتری را نسبت به مدرسه طلب میکند»، اظهار کرد: امروزه به دلیل اینکه جوانان جامعه دوران دانشآموزی خود را با کاستیهای زیادی پشت سر گذاشتهاند نباید انتظار داشته باشیم هنگامی که وارد دانشگاه میشوند معجزه کنند و بهترین عملکرد و رفتار را داشته باشند. آموزش و پرورش به عنوان پایه و اساس و دانشگاه به عنوان بدنه نظام آموزشی کشور، باید به صورت بنیادین روی این مؤلفه کار کنند که ما چگونه میتوانیم جوانان را توانمند کنیم و روشهای توانمندسازی را پیش روی آنان قرار دهیم.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: ما نباید در دید جوانان دنیا را سختتر از آنچه هست جلوه دهیم. بسیاری از دانشجویان از تبعیضی که در دانشگاهها وجود دارد شکایت دارند. این تبعیضها بیش از هر مقولهای انگیزه دانشجو را کاهش داده و او را دلسرد میکند. این رفتارهای نامعقول باید به دست فراموشی سپرده شوند و نوع نگاه به دانشجو باید پویا و علمی باشد.
ذوالفقاری با اشاره به اینکه «یکی از بهترین راهکارها برای حل معضل بیانگیزگی در دانشجویان برگزاری کرسیهای گفتمانمحور است»، تصریح کرد: برطرفکردن بیانگیزگی در دانشجویان باید خواسته واقعی مدیران مربوطه باشد. همه دانشجویان باید بتوانند در کرسیهای گفتمانمحور شرکت کنند.
وی تاکید کرد: دانشجویان تحصیلات تکمیلی این جمله که دانشجویان تمام وقت هستند را از اساتید خود بسیار میشنوند. این جمله این چالش را در ذهن جوانان ایجاد میکند که اگر دانشجویان تمام وقت هستند پس چگونه باید امرار معاش کنند. همچنین دانشجویان ممکن است با تبعیضی که میان حقوق و مزایای وزارت بهداشت و وزارت علوم وجود دارد مواجه شوند؛ باید توجه داشت که این چشمانداز مالی بسیار اهمیت دارد.
این روانشناس با اشاره به اینکه «بار امواج و افکار منفی قویتر از امواج مثبت است»، اضافه کرد: ماندگاری هیجانات منفی در برخی زمینهها میتواند از هیجانات مثبت بیشتر باشد. امری که جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد خودباوری درونی است. این خودباوری به دلایل متعددی از شهروند امروزی گرفته شده است. ما در طول روز برای داشتن حال خوب و هیجان مثبت تلاش میکنیم.
ذوالفقاری خاطرنشان کرد: اگر افراد نمیتوانند از لحاظ اقتصادی و مالی بهیکدیگر کمک کنند بهتر است تلاش کنند از نظر روحی حال دیگران را خوب کنند. خوب کردن حال دیگران باید متناسب با بافت اجتماعی روز باشد. در گذشته خبر گرفتن والدین از حال فرزندانشان به معنای اطلاع یافتن از اوضاع و احوال آنان بود، اما امروزه جوانان اینگونه برداشت میکنند که والدینشان تمایل دارند وارد حریم شخصیشان شوند.
وی با اشاره به اینکه «یکی از مهمترین روشها برای خوب کردن حال دیگران فرستادن انرژی مثبت به آنان است»، ادامه داد: یکی از مؤلفههای انرژی مثبت دادن گوش دادن فعال و برقراری ارتباط چشمی است. افراد باید به یکدیگر برای بیشتر دیده شدن کمک کنند. امروزه ما در جامعه جمعگرایی را در بازیها، آموزشوپرورش،کنکور و... مشاهده نمیکنیم.
این روانشناس اضافه کرد: فرهنگ حال خوب گروهی تا حدودی در کشور ما فراموش شده است. ممکن است جوانان برای خوب کردن حالشان و دیده شدن در جامعه به اعتیاد پناه ببرند و زمانشان را هدر دهند. این موارد سبب میشود افراد از خود درونی خود فاصله بگیرند. گسترده شدن تفردگرایی در کشور ما این امر را نشان میدهد که جامعه در حال از همگسیختگی است و یکی از دلایل آن این است که ما نتوانستیم به صورت گروهی حال یکدیگر را خوب کنیم. برای اینکه حال یکدیگر را خوب کنیم باید دیگران را آنگونه که هستند بپذیریم.
انتهای پیام
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/182261/