عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران:
جنبش دانشجویی در برزخ است
سياسي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران گفت: جنبش دانشجویی به این دلیل در برزخ است که سرمشق غالبی برای ما شکل نگرفته است.
علیرضا علویتبار در نشستی با عنوان «بررسی انتقادی تحولات جنبش دانشجویی و وضعیت کنونی آن» که در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی برگزار شد، اظهار کرد: بحث کردن در رابطه با جنبش دانشجویی نیاز به یک چارچوب مفهومی نظری روشن دارد. علت اینکه گاهی فعالیت جنبشهای دانشجویی با نوسانات زیادی همراه است به این مسئله برمیگردد که ما چهارچوبی برای تبیین این جنبش و درک ویژگیهای آن نداریم.
وی افزود: در چارچوب نظری حتی نامگذاری این جریانات دانشجویی اهمیت پیدا می کند، اگر شما به حرکات و اقدامات جمعی دانشجویان هریک از اسامی جنبش، جریان و... را نسبت دهید، هرکدام دارای مفاهیم مخصوص به خود هستند. این اسامی فقط نامگذاری نیستند بلکه عناوینیاند که در پشت آن تحلیلی وجود دارد؛ برای مثال اگر شما مجموعه اقدامات دانشجویان را در طول تاریخ به عنوان یک جنبش تلقی کنید و آن را پیوند دهید با جنبشهای اجتماعی، طبیعی است که در جنبشهای اجتماعی روش معمول اعتراض است.
علویتبار بیان کرد: زمانی که مفهوم جنبش را به عناصر درون آن تجزیه میکنید، در آن شبکهای از روابط غیر رسمی، نوعی باورها و دلبستگیهای مشترک، درگیری با منازعات اصلی جامعه و شیوهی اعتراضی را خواهید دید که خواسته خود را به وسیله آن نشان میدهند. اعتراض اساسا روش جنبشها است که سطوح متفاوتی دارد و بالاترین سطح آن اعتراضات خشن است که به اعتراضاتی اطلاق میشود که در آنها اقدامی علیه افراد و اموال صورت میگیرد.
وی تشریح کرد: نامی که برای این مجموعه اقدامات جمعی انتخاب میکنید اثر خیلی زیادی بر تحلیل این مسائل دارد و هریک از آنها تحلیلهای مخصوص به خود را خواهند داشت، اما در تحلیلها و مجموعه بحثهایی که ما در رابطه با مجموعه اقدامات جمعی دانشجویان میکنیم یک مسئله مفقود وجود دارد. اگر ما بخواهیم که این اقدامات را تبیین و تحلیل کنیم چه چیزی این را توضیح میدهد و چه عواملی در فرازوفرود و شدت گرفتن و کاهش شدت آن تاثیرگذار خواهد بود. اگر ما مدل روشنی نداشته باشیم قادر نخواهیم بود که هم نسبت به تحلیل گذشته، نقد و هم برای آینده موفق باشیم.
عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران تصریح کرد: تصور من این است که چهارعامل، شکلدهنده اقدامات سیاسی دانشجویان در طول تاریخ حیات آنها بوده است؛ یک عامل ویژگیهای زیست دانشجویی است که آن را از سبک زندگی سایر اقشار جدا میکند. اینکه دانشجویان از مناسبات اقتصادی جامعه کنده میشوند و مبتنی بر درآمد عمومی یا درآمد خانوادگی خود زندگی میکنند و خود این افراد در مناسبات جایگاهی ندارند. به نوعی از خانوادهها دور هستند و نوعی رهایی احساس میکنند.
علویتبار گفت: سن خاص دانشجویی که یک تراکم بسیار زیاد انرژی را در این سن میتوان در افراد تجربه کرد و در مجموع از زندگی واقعی دور بودن است. تمامی این موارد زیست دانشجویی را ایجاد میکنند که پیامدهای خاص خود را دارد. این زیست دانشجویی پیامدهایی روی آرمانگرایی و تحلیلهای انتزاعیتر دارد و اولین عنصری است که باید در تحلیل به آن وارد شد و آن را بررسی کرد.
عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران اظهار کرد: نکته دوم سرمشق غالب در میان روشنفکران است. جنبشهای دانشجویی به شدت تحت تاثیر سرمشقی قرار دارند که در میان روشنفکران غالب است. در واقع جنبش دانشجویی در طول تاریخ توزیعکننده اندیشههایی بوده که توسط روشنفکران تولید میشدند. با تغییر این سرمشقها حرکت دانشجویی هم تغییر میکند. اگر شما تاریخ روشنفکری و سرمشقهایی که در آن غالب بوده را در نظر بگیرید، خواهید دید که در طول این دوران نوسان جنبش دانشجویی را میبینید که کاملا با آن سرمشق تناسب دارد.
وی افزود: عنصر سوم وضعیت حزبی جامعه است. معمولا در تمام کشورهایی که نظام حزبی جاافتادهای وجود دارد، جنبش دانشجویی در قالب سازمان دانشجویان یا سازمان جوانان احزاب عمل میکنند و در واقع حزب اقدامات خود را در حوزه صنف و گروه خاصی به نام دانشجو از طریق یک سازمان خاص دنبال میکند و در این حالت جنبش دانشجویی کاملا به حزب پیوند میخورد. ولی در شرایطی که شما نظام حزبی ندارید یا نظام حزبی جاافتاده نیست، گاهی وقتها جنبش دانشجویی سعی میکند نقش حزب را اجرا کند و تبدیل به حزبی میشود که امکانات حزب را ندارند.
علویتبار اظهار کرد: جریانات دانشجویی دو ویژگی دارند که امکان ایفای نقش حزب ملی را در آنها تضعیف میکند. اولین ویژگی موقت بودن است؛ به این معنا که عمر دوران دانشجویی ما موقت است و به همین دلیل نمیتوانیم برای آن برنامه بلندمدت بریزیم. نکته دوم انباشت ناکافی دانش و تجربه است. اینکه بعضی انتقادات به جنبش دانشجویی میشود به این دلیل است که جنبش دانشجویی در مواردی تلاش کرده رهبری جنبشهای ملی را برعهده بگیرد.
عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران اظهار کرد: مواردی که امروزه در آنها این انتقادات صورت میگیرد زمانی است که خود جنبش دانشجویی به این نتیجه میرسد که استراتژی سیاسی را تغییر دهد و از دل جنبشهای دانشجویی جریانهای مسلحانه بهجود میآیند و مورد دیگر زمانی است که جنبش دانشجویی تلاش میکند تا نسبت ما را با کشورهای دیگر خلاف جریاناتی که خارج از آن وجود دارد، باز تعریف کند. در این دو مقطع جنبش دانشجویی به شدت مورد انتقاد است. ولی هر دو مربوط به زمانهایی است که جنبش دانشجویی تلاش میکند نقشی فراتر از رهبری یک جنبش ملی بازی کند و خود پیشتاز و رهبر اصلی شود.
وی ادامه داد: متغیر چهارم وضعیت سیاسی است. ما زمانی که در شرایطی قرار داریم که جامعه کمی بازتر است و امکان جلسات و ارتباطات متعدد وجود دارد، با یک جنبش دانشجویی مواجهیم ولی وقتی که شرایط سرکوب میشود و جنبشها سعی میکنند که به سمت جنبشهای مخفی بروند و برای فعالیتهای خود پوششهایی درست کنند، وضعیت دیگری خواهیم داشت.
علویتبار گفت: اگر شما تاثیر این چهار متغیر را در جنبش دانشجویی در نظر بگیرید آن موقع فهم نوسانهایی که در جنبش دانشجویی اتفاق میافتد سادهتر میشود؛ برای مثال نقد میکنند که جنبش دانشجویی در یک مقطع ضد توسعه ایران عمل کرده و عمدتا محور بحث آنها تصرف سفارت آمریکا است. این اقدام را باید در متن بحثهای زمان خودش در رابطه با توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی بررسی کرد که زمانی که این اتفاق در سفارت آمریکا افتاد، دیدگاه غالب در بین تحلیلگران توسعه چه چیزی بود، شما باید برگردید به آن فضای غالب و جنبش دانشجویی را صرفا متغیر مستقل تحلیل نکنید تا بهتر بهتوان آن را فهمید.
عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران بیان کرد: ما با کمک همین متغیرها علاوه بر توضیح جنبشهای دانشجویی میتوانیم آنها را دورهبندی کنیم و سرمشقهای غالب در میان جنبشهای دانشجویی را دسته بندی کنیم. دورهی اول روشنفکری و اوج آن سال133 2 است که دورهی تجربه نام دارد و در آن سرمشق غالب در بین روشنفکران حاکمیت مردم است. به معنای استقلال از دولت های خارجی و ارتجاع داخلی که در سلطنت تجسم پیدا کرده و ایجاد تغییرات اساسی در جامعه برای تحقق این دو هدف، جنبش دانشجویی هم دقیقا این ویژگیهای ضدیت با سلطنت، استقلال از دولتهای خارجی و خواهان دگرگونی در این دو مسیر را منعکس میکند.
وی گفت: در دورهی دوم جریان روشنفکری که در سالهای 40 شکل میگیرد و بارور میشود و اوج آن با انقلاب ایران است که سرمش غالب در این مسیر ضدیت با غرب به معنای استقلال ملی است. دوره سوم روشنفکری از حدود سال 70 شروع میشود و سال 88 اوج این روند است. سرمشق غالب این دوره توسعه دموکراتیک است. هرکدام از این دورانها مشخصهها و دغدغههایی دارند و بر آنها تاکید میکنند و بر آنها متمرکز هستند. علت اینکه جنبش دانشجویی در حال حاضر در وضعیتی مانند یک برزخ قرار دارد این است که ما در روشنفکری خود دچار مشکل شدهایم و سرمشق غالبی هنوز در روشنفکری ما شکل نگرفته است.
علویتبار افزود: درمورد جنبش دانشجویی ما باید اول به صورت کامل فعالیت صنفی دانشجویی و فعالیت سیاسی آنها را تفکیک کنیم. شوراهای صنفی دانشجویی که منتخب هستند میتوانند مدافع دانشجویان باشند. باید دقت داشت که قرار نیست جریانات صنفی زندگی دانشجویان را تسهیل کند؛ به این معنا که آن را ساده کند. هدف اصلی دانشگاه تولید و توزیع دانش مدرن و مشارکت در پرورش دانش اجتماعی مردم است.
انتهای پیام
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/193105/