یک استاد دانشگاه:
دانشگاه در دهه 50، حوزه بسیار قدرتمندی بود
علمي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - ایسنا/خراسان رضوی استادیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: اثرگذاری و تداوم جنبشهای دانشجویی، یکی از علتهای مؤثر در شکلگیری جمهوری اسلامی بود.
روحاله اسلامی در گفتوگو با ایسنا در رابطه با نقش دانشجویان در پیروزی انقلاب، اظهار کرد: در تاریخ معاصر و در صد سال اخیر که کشور شروع به توسعه کرده است، یکی از کارهایی که در ایران انجام شده، تأسیس دانشگاه بوده است. این دانشگاهها با هدف تعلیم و تربیت جوانان ایرانی برای پستهای دولتی و شغلهایی مانند سیاست گذارای تأسیس شدند و دانشگاه مکانی بود که این افراد در آن آموزش میدیدند.
وی افزود: برای نمونه مدرسه علوم سیاسی دارالفنون یا دانشگاه تهران که بعدها تاسیس شد، هدفشان تربیت نخبگانی بود که بعدها بتوانند کارگزاران حکومتی باشند. در واقع نوعی نگاه فرهیخته، باادب و محافظهکارانه بر دانشگاههای ایران حاکم بود. به تدریج که به دهههای بیست و سی میرسیم اتفاقاتی میافتد. برای مثال تعداد دانشگاهها و دانشگاهیان افزایش پیدا میکند و دانشگاه به یک حوزه عمومی تبدیل میشود، یعنی دانشگاه محلی میشود که در آن خواستههای مردم مطرح میشود.
اسلامی تشریح کرد: قرار بود تا در جامعه، احزاب، تشکلها و گروههای سیاسی فعالیتهای مربوط به نظارت و نقد قدرت را انجام دهند و دانشگاهها محلی برای تربیت کارگزاران حکومتی باشد. به تدریج که این احزاب و تشکلها کار خود را به درستی انجام نمیدادند بار این وظیفه سیاسی بر دوش دانشگاهها میافتاد. در دهه20و30 ما شاهد جریانهای چپگرا مانند حزب توده و مارکسیستها هستیم که هم در جامعه و هم در دانشگاهها فعالیت میکردند. در دهه30و40 گرایشهای ملیگرا هم افزوده میشود و شاهد شکلگیری نهضتهایی هستیم که از بستر ملی شدن نفت و طرفداران مصدق بر میآیند و در دانشگاهها شروع به فعالیت میکنند.
این استادیار علوم سیاسی دانشکده علوم اداری دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: از دهه40 به بعد گرایشهای اسلامی در دانشگاهها تقویت میشود و شاهد حرکتها و فعالیتهایی هستیم که در آنها نمادها، شعارها و گفتمانهای اسلامی مطرح میشوند. در گذشته دانشگاه با رویکرد محافظهکارانه از بالا به پایین قرار بود توسعه ایران را شکل دهد و مجموعهای از نخبگان را تربیت کند که در آینده سیاستگذاران ایران میشدند. اما به مرور زمان علاوه بر این وظایف خاصیتهای انتقادی و حضور دانشجویان در حوزه عمومی و مشارکت در امور سیاسی راهم شکل داد.
دانشگاه جوی کاملا سیاسی داشت که منجر به انقلاب سال1357 شد
وی خاطر نشان کرد: اوج جریان را در دهه50 میبینیم. در این دهه دانشگاهها خصوصاً در شهرهای بزرگ مانند تهران، تبریز و شیراز تبدیل به یک حوزه عمومی بسیار قدرتمند و منتقد شد و با پدیدهای به نام جنبشهای دانشجویی در دهه50 مواجه هستیم. زمانی که دانشجویان برای تحصیل به خارج از کشور فرستاده میشدند، جنبشهای دانشجویی در آنجا شروع به فعالیت میکردند و در مقابل سیاستهای دولت اعتراضاتی را انجام میدادند. بنابراین در دهه50 دانشگاه جوی کاملاً سیاسی داشته و یک حوزه عمومی بسیار قدرتمند را در خود ایجاد میکند که این روند منجر به انقلاب سال1357 میشود.
اسلامی اظهار کرد: دانشجویانی که جزء گروهها و جریانهای اصلی جنبشهای دانشجویی بودند، نسبت به سیاستهایی که دولت پیاده میکرد انتقاد داشتند و به داشتن سبک و شکل جدیدی از علم، دانشگاه و پیاده کردن نوع جدیدی از سیاست گذاری در ایران علاقهمند بودند. خیلی از این افراد بعدها نقش آفرین شدند و سیاست گذاران بعد انقلاب اکثراً همان افرادی بودند که در جنبشهای دانشجویی فعال بودند ازجمله رئیس جمهور و وزیرانی که بعد انقلاب اسلامی آمدند اغلب برخواسته از همین جنبشهای دانشجویی بودند.
جنبشهای دانشجویی نقش بسیار تاثیرگذاری بر تحولات سیاسی ایران داشتند
وی با اشاره به اینکه جنبش دانشجویی خود انقلاب است، خاطرنشان کرد: جنبشهای دانشجویی دستههای مختلفی داشت از چپ گرایان با گرایشهای تودهای و گرایشهای مسلحانه گرفته تا نهضت آزادی، گرایشهای ملیگرا و گرایشهای اسلامی. همه این گرایشها در دهه50 باهم همکاری کرده و نظام را سرنگون میکنند. بعد از انقلاب مجدداً این گرایشها باهم درگیر شده و اسلامگرایان موفق میشوند تا گرایشهای سکولار و چپگرا را کنار بگذارند و در واقع جنبش دانشجویی اسلامگرایان نقش تعیینکنندهای در تداوم و تبدیل شدن انقلاب به جمهوری اسلامی داشت. پیروزی انقلاب اسلامی و جریانهای قدرت پس از انقلاب تا رسیدن به جنگ و همینطور تا الان جنبشهای دانشجویی نقش بسیار تأثیرگذاری بر تحولات سیاسی ایران داشتهاند.
استادیار علوم سیاسی دانشکده علوم اداری دانشگاه فردوسی مشهد از جمله علل تاثیر گذار در نقشآفرینی دانشجویان را چنین بیان کرد: افزایش تعداد دانشجویان، افزایش سطح تحصیلات و علاقه دانشجویان به پیشرفت کشور و همه این علتها در مجموع دست به دست هم میداد تا جنبشی آرمانگرایانه و انقلابی شکل گیرد. یکی از علتهای مؤثر در شکلگیری جمهوری اسلامی، اثرگذاری و تداوم جنبشهای دانشجویی بود.
دانشگاهها در تأسیس، شکل گیری و تداوم انقلاب و جمهوری اسلامی نقش مهمی داشتند
اسلامی تصریح کرد: دانشجویان در شکلگیری و تأسیس جمهوری اسلامی نقش بسیار تعیین کنندهای داشتند. از حرکتها، شعارها و سیاستهایی که در زمان انقلاب وارد کار کردند گرفته تا گرفتن سفارت آمریکا، همه این افراد در دانشگاه تشکل و نهاد داشتند، دارند و فعالیت میکنند. بنابراین دانشگاه در تأسیس، شکلگیری و تداوم انقلاب و جمهوری اسلامی نقش مهمی داشتند. جریانهای چپ گرا، اسلامگرا و ملیگرا دانشگاه را به عنوان یک حوزه عمومی میدیدند و تلاش بسیار فراوانی انجام دادند تا علم و دانشگاه فقط برای حکومت و در راستای توسعه نباشد بلکه بتواند محیطی انتقادی، متعهدانه و مسئولیت پذیراجتماعی شکل دهند.
جنبش دانشجویی باهمان روحیات گذشته، تداوم پیدا میکند
استادیار علوم سیاسی دانشکده علوم اداری دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: دانشجویان پیرو خط امام و انجمنهای اسلامی در ساختن شعارها، ایجاد فضاهایی که مردم در آنجا اعتراضات خود را نشان دهند و در جریانهای مختلف سیاسی بسیار نقش داشتند. بنابراین ما اگر چند نیروی اجتماعی مهم را در شکلگیری انقلاب اسلامی مؤثر بدانیم حتما یکی از آنها دانشجویان هستند. دانشجویانی که در انقلاب بودند و فعالیت سیاسی میکردند در دورههای بعدی کارگذاران حکومتی شدند مانند بازرگان، بنی صدر، صادق طباطبایی و بسیاری از کسانی که در جمهوری اسلامی وزیر هستند مانند محمدجواد ظریف و... جزو جنبشهای دانشجویی آن زمان بودند که بعدها با گرفتن مسئولیتهای حکومتی واقعگرا تر و آرامتر میشوند اما جنبش دانشجویی باهمان روحیاتی که در گذشته داشته است تداوم پیدا میکند.
وی در رابطه با خواستههای اعم مردم در زمان انقلاب بیان کرد: از سال42 به بعد خواسته دانشجویان در سه خواسته خلاصه میشد، یکی از آنها استقلال بود به این معنی که ایران باید کشوری مستقل باشد، از آزادی خواهان دنیا دفاع کند، سرنوشتش را خودش تعیین کند و نباید از کشورهای قدرتمند فقط دفاع کنیم. آنها نسبت به اقدامات تند ساواک و دستگیریهای بسیاری که توسط نظام شاه انجام میشد و اینکه به اسم امنیت، آزادی مردم را میگیرند اعتراض داشتند و معتقد بودند، حکومت، قانونی و دموکراتیک نیست. آنها نمیخواستند سنت و ارزشهای خود را کنار بزنند و نظام سیاسی، اسلام، تعالیم و سنتهای معیارشان را به رسمیت نمیشناخت.
اسلامی تأکید کرد: تقریباً تمام جنبشهای سیاسی بر این خواستهها تاکید داشتند و از آنجایی که از سال40 به بعد سیستم حکومتی ایران فرد گرایانه میشود و شاه در همه امور دخالت میکند، با کمرنگ شدن نقش احزاب، نقش جنبشهای دانشجویی افزایش پیدا میکند و پس از مدتی رویکردهای اصلاحگرایانه کنار میرود و رویکردهای انقلابی کل کشور را فرا میگیرد. دو قطبی بودن محیط منطقه و بینالملل از جمله عوامل حاکم در آن زمان بود به این معنی که برخی از کشورها طرفدار رویکردهای مارکسیستی و برخی دیگر طرفدار رویکرد سرمایهداری بودند. این دو قطبی بودن خود نوعی تفکر سفت و سخت را حاکم میکرد و دانشجویان هم به همین سمت گرایش پیدا میکردند؛ برای نمونه زمانی که حکومت به سمت سرمایه داری میرفت دانشجویان رویکردهای انتقادی و گرایشهای انقلابی پیدا میکردند.
وی افزود: درآمدهای نفتی که در دهه50 وارد ایران میشود، نظام سیاسی را تقویت میکند و ریخت و پاشهای شاه برای خرید سلاح و مداخلاتی که در منطقه انجام میداد دانشجویان را به این فکر وا داشت که چرا ما آنقدر دخالت میکنیم و محافظ منافع کشورهای قدرتمند در محیط منطقه هستیم. مجموع این عوامل باعث شد دانشگاه تبدیل به یک فضای سیاسی شود.
جنبشهای دانشجویی بیشتر اصلاح گرا هستند و در قالب قانون اساسی فعالیت میکنند
استادیار علوم سیاسی دانشکده علوم اداری دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: بعد از انقلاب تعداد دانشجویان و دانشگاهیان افزایش پیدا میکند و به همین دلیل رویکردهای انتقادی کاهش پیدا میکند. این جنبشها در دورههای مختلف متفاوت است برای مثال دانشجویان در زمان جنگ بیشتر برای امنیت کشور کمک میکنند و در دورههای پس از جنگ است که دوباره جنبشهای دانشجویی احیا میشود. جنبشهای دانشجویی بیشتر اصلاح گرا هستند و در قالب قانون اساسی فعالیت میکنند، مانند دانشجویان قبل از انقلاب کارهای چریکی، مسلحانه و تند نمیکنند.
اسلامی گفت: اغلب احزاب سیاسی قبل از انقلاب یارگیری میکنند و نهادهایی را بوجود میآورند و انجمن های اسلامی و تشکلهای خود را در خارج از ایران و در کشورهای اروپایی راه اندازی میکنند. برای نمونه در آخرین سفر شاه به خارج برای دیدار با کارتر، دانشجویان در آن مکان تظاهرات میکنند و اعتراضات به قدری بالا میگیرد که پلیس وارد عمل شده و گاز اشکآور به سمت معترضان پرتاب میکند. این جنبشها در فرانسه هم به امام خمینی خیلی کمک میکند. در آنجا هم شعارهای انقلابی را شکل میدهند. در ایران هم برنامهریزی برای اقدامات از سوی دانشجویان شکل میگیرد.
وی بیان کرد: بعدها جنبشهای دانشجویی عنوان پیروان خط امام را برای خود انتخاب میکنند و در یک حرکت سفارت آمریکا را اشغال میکنند. در زمان جنگ هم دانشجویان وارد دفاع از کشور میشوند، بعد از انقلاب هم دو نیروی اصولگرا و اصلاح طلب در دانشگاهها حضور دارند و جریانهای هم سو با یکدیگر را تقویت میکنند، شناخت تحولات سیاسی ایران از دهه 40 تا به امروز با شناخت جنبشهای دانشجویی به عنوان یکی از بازیگران آن که نقش تعیین کنندهای در شکل گیری انقلاب داشتند میسر است.
دانشجویان دیگر علم و آگاهی قبل را ندارند
این استادیار علوم سیاسی دانشکده علوم اداری دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه «درحال حاضر ما 2هزار و700 دانشگاه در ایران داریم و تعداد دانشجویان هم نزدیک به 5میلیون است»، عنوان کرد: متناسب با این افزایش تعداد دانشجو، کیفیت دانشگاهها کاهش پیدا کرده است و دانشجویان دیگر علم و آگاهی قبل را ندارند. علاوه بر اینها فضا تغییر کرده است و دیگر آن فضای دو قطبی حاکم نیست و دانشجویان دیگر اهداف انقلابی و تغییرات اساسی را دنبال نمیکنند و به سمت سیاستهای روزمره حرکت کردند.
وی خاطر نشان کرد: ما باید تلاش کنیم تا دانشجویان به سمت مسئولیتپذیری اجتماعی بروند یعنی به فکر جامعه و کشورخودشان باشند تا بتوانند نقش بهتری را ایفا کنند و احیای حوزه عمومی در دانشگاه از مسائل مهم دیگر است. دانشگاه مرکز گفتمان عمومی و محلی برای انتقاد و توسعه علم و دانش است که در این مورد درحال حاضر ضعف دارد. بسیاری از دانشگاههای ما مؤسسات کوچکی هستند که فقط مدرک تولید میکنند و خیلی در این فرایندها نمیتوانیم برای آنها نقشی قائل شویم.
انتهای پیام
-
چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۸:۴۷
-
۲۵ بازديد
-
ایسنا - علمی - خراسان رضوی
-
پیام خراسان
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/209360/