به مناسبت روز جهانی موزه در قالب یک پژوهش بررسی شد؛
حفاظت معماری و نسبت آن با تاریخ معماری
علمي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - ایسنا/خراسان رضوی حفاظت اقدامی اجتنابناپذیر برای حفظ آثار تاریخی است و برای پیشبرد اهدافش با حرفهها و تخصصهای گوناگونی، ازجمله تاریخ معماری، ارتباطی تنگاتنگ مییابد.
بنا بر این پژوهش: «معماری برای پیشبرد تاریخ معماری ایران میتواند وجود داشته باشد. حفاظت معماری و تاریخ معماری اگرچه با یکدیگر قرابت دارند و در اسناد جهانی، مانند منشور ونیز، به این موضوع به طور تلویحی توجه داده شده و مقصود از حفاظت حراست از گواه و شاهد تاریخی برشمرده شده است، اما مسأله اینجاست که در عمل چنین امری مشکل دارد». محققان در پژوهشی با عنوان «حفاظت معماری و نسبت آن با تاریخ معماری، با نگاه به تجربه حفاظت در ایران» آوردهاند: «با رجوع به تجربه حفاظت ایران درمییابیم که در عمل، پرده تناقض میان این دو وجود دارد».
در این پژوهش که توسط رضا ابویی دانشیار دانشگاه هنر اصفهان و ذات الله نیکزاد پژوهشگر دکتری مرمت بناهای تاریخی انجام شده آمده است:« اقدامات حفاظتی نه تنها همواره رد تاریخ معماری را دنبال نکرده، بلکه موجب زیانهایی در حوزه تاریخ معماری نیز شده است. از میان انبوه اقدامات، برای نمونه، پیرامون آرامگاه کورش کبیر در پاسارگاد در حین حفاظت و ساماندهی چنان زدوده شد که از بقایای مسجد روزگار اتابکان چیزی برجای نمانده است.
حال آنکه این مسجد علاوه بر ارزش تاریخیاش، از عوامل حفظ آرامگاه در طول تاریخ محسوب میشد. در نمونه دیگر، شواهد و بقایای تاریخی موجود در زیر کف صحن مسجد عتیق شیراز در جریان حفاظت و ساماندهی دور ریخته شد و به نظر میرسد اگرچه در روی دیگر، تجربههای حفاظتی در بناهایی مانند مسجدجامع اصفهان و مسجدجامع اردستان که به سبب توجه توأمان به حفاظت و تحقیق تاریخ معماری، علاوه بر برآوردن اهداف حفاظتی، سر از تاریخ نویسی معماری نیز در آورده اما در مجموع رویهای منقطع، نامنضبط و نامتشکل داشته است.
با وجود تجربههای درست، نادرست، آزمون و خطاها، ریشه چرایی و نحوه چگونگی توجه به تاریخ معماری در حفاظت و رابطه بین آنها تبیین و مکتوب نشده و در پرده ابهام قرار دارد. درحالیکه در ایران از یک طرف انبوه آثار معماری به طور جاری حفاظت میشوند و در طرف دیگر، تحقیق تاریخ معماری جریان دارد اما هریک راه خود را میرود».
حفاظت معماری و تاریخ معماری بر هم موثر هستند
پژوهشگران میگویند: «به نظر میرسد مسأله اصلی اینجاست که نسبت میان حفاظت معماری و تاریخ معماری و چالشهای پیشرو در حوزه نظری تبیین نشده و تعمیق نیافته است؛ درنتیجه در حوزه عملی نمود چندانی پیدا نمیکند. حفاظت معماری و تاریخ معماری بر هم مؤثرند و گاه کنشهایی با یکدیگر دارند. منافعشان در ارتباط پیدا کردن با اثر تاریخی که برای حفاظت موضوع اصلی کار و برای تاریخ معماری شاهد تلقی میشود، با هم گره میخورد.
در این تلاقی و همکاری اگرچه انتفاع حفاظت، که حفظ اثر تاریخی است، شکل میگیرد، در این میان تاریخ معماری نیز به بار مینشیند؛ آنگونه که تا پیش از این میسر نبود. حفاظت در جایگاه عمل و نظر با دو معنای تاریخ یک و تاریخ دو معماری سروکار دارد. حفاظت از این نظر که به عنوان مقدمه و برای انجام کار مطلوب دست به شناخت اثر میزند، در واقع تاریخ دو معماری تحقیق تاریخ معماری را پیش میبرد از طرفی در حین عمل حفاظت بر روی بنا، آثاری آشکار میشود که همان شواهد تازه تاریخ معماری و دستمایه تازه تحقیق در تاریخ دو معماری است».
در این پژوهش آمده است: «با این اوصاف به اجمال نتیجه حاصل میشود که حفاظت در کنار اهدافی که برای حفظ و استمرار حیات آثار تاریخی دنبال میکند، گویی محملی برای تحقیق در تاریخ معماری نیز هست و در همه احوال نسبت نزدیک و مشترکی با تاریخ معماری دارد. در این صورت، ظرفیت حفاظت معماری و نقاط قوت و ضعف آن برای تحقیق تاریخ معماری نیاز به بررسی و جستوجو در اجزا و چگونگی دارد، که موضوع این بحث نبود».
تاریخ معماری موجبات شناخت اثر را مهیا میسازد
بر اساس این پژوهش: «در یک روی رابطه تحقیق تاریخ معماری از این نظر که موجبات شناخت اثر را مهیا میسازد، برای حفاظت یک نیاز و ضرورت است؛ زیرا بدون شناخت، حفاظت مطلوب حاصل نمیشود و با شناخت کم، پایههای حفاظت لرزان است. درباره این رابطه در اصول حفاظت که مورد وثوق جهانی است، بحث و روشنگری صورت گرفته و در این نوشتار به آن اشاره شده است.
روی دیگر رابطه میتواند با طرح نیاز تاریخ معماری به حفاظت پیش کشیده شود. تاریخ معماری برای رفع حوائج و نیازهای خود به سراغ حفاظت نمیرود؛ اگرچه در حفاظت توجه به شواهد تاریخ معماری ضروری و اصولی شمرده شده، در تاریخ معماری روی آوردن به حفاظت برای کسب دادهها نیاز به تعریف و تبیین دارد. در این صورت، کفه ترازو در رابطه میان حفاظت و تاریخ معماری هم وزن شده و نسبت متوازنی میان این دو برقرار خواهد شد.
حفاظت با توجه به سروکار داشتن ملموس با آثار معماری، روایتی مبتنی بر مشاهده با استناد به شواهد و اسناد دیده نشده یا کمتر دیده شده است؛ اینگونه مطالعه در تاریخنگاری معماری میتواند راهگشا باشد.
بنابراین حفاظت از ظرفیتی در تحقیق تاریخ معماری برخوردار است؛ چنانکه قادر به گشودن برخی گرهها و روشن ساختن بعضی ابهامات در تاریخنگاری معماری است. این ظرفیت عمدتا دردهه 1340 تا 1370ش و اندکشمار پس از آن در ایران تجربه شده و نتایج حاصل از آن نیز عرضه شده است. این نوع تحقیق حین مرمت که به شناخت ساختاری تغییرات و تحولات آثار مورد مرمت و مطالعه منجر شده، با دیگر اقسام تحقیقی که در تاریخ معماری ایران صورت گرفته بود، تفاوتهایی اساسی داشته است که آن به سبب دست یافتن به شواهد مادی معماری موجود در آثار بوده است».
بر این اساس: «در دو دهه اخیر در اقدامات حفاظت ایران به تاریخ معماری بیتوجهی نشان داده شده است. چه بسیار موقعیتهایی در حفاظت وجود داشته که میشد تاریخ معماری را به تحریر درآورد و آثار و نشانههای آن را در تک تک بناها حفظ کرد، متأسفانه حفاظت در چهره ناموزونش به مخدوش کردن شواهد تاریخ معماری، که تکرار نشدنی است، پرداخت». به نظر میرسد تعریف بنیانی رابطه حفاظت معماری و تاریخ معماری و تبیین نسبت میان این دو بتواند از قدمهای اولیهای باشد که از تکرار تلخ این فراموشی بکاهد».
این پژوهش در دو فصلنامه معماری ایرانی در سال 1396 منتشر شده است.
انتهای پیام
-
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۷:۵۷:۵۸
-
۱۹ بازديد
-
ایسنا - علمی - خراسان رضوی
-
پیام خراسان
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/233083/