کمالگرایی کارخانه تولید حسرت است
اقتصادي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - ایسنا/خراسان رضوی یک روانشناس بالینی گفت: کمالگرایی یک کارخانه سه شیفت تولید حسرت در زندگی انسان ها است که باید از خیلی آرزوها و خواسته ها بگذرند تا درجهت معیار های کمال گرایانه حرکت کنند، معیارهایی که شاید خیلی مواقع به آن ها دست پیدا نکنند.
انسان موجود پیچیدهای است و این پیچیدگی میتواند باعث ایجاد مشکلات زیادی در ارتباط با خود و دیگران شود و به ناچار باید این مسیر سخت و پیچیده را پشت سر گذاشت. پس باید به دنبال راهی بود که بتوان در طول دوره زندگی خود کمترین آسیب و تنش را در برخورد با مشکلات از جمله ضربههای روحی روانی متحمل شد چراکه تجربه چنین ضربه های سنگینی، آسیبهای جسمی و روحی وارده به آدمی را دوچندان میکند؛ به طوری که جبران آن حتی تا پایان عمر کاری سخت و در برخی موارد محال خواهد بود.
در این راستا سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی با هدف آموزش ساده و کاربردی روانشناسی و با محوریت آسیبهای روانی و خودشناسی، هر هفته برنامهای اینستاگرامی را با عنوان سایکولایو برگزار میکند که شاید گامی موثر در آشنایی با این مسائل باشد.
احسان متینفر در این برنامه که با موضوع راه کارهای مقابله با کمالگرایی، برگزار شد، اظهار کرد: ما در کمال گرایی با مسئله عزت نفس و خودارزشمندی بسیار درگیر هستیم. عزت نفس و خودارزشمندی در افراد کمالگرا انگار منوط شده به یک بحث که آن هم موفقیت و کامل بودن است که فرد فرض میکند اگر بتواند به این رکوردها دست پیدا کند، ارزشمند و خاص است. اما اگر فرد نتواند به این مباحث دست پیدا کند خیلی شاید ارزشمند، دوستداشتنی و لایق احترام نیست.
وی ادامه داد: آبراهام مزلو جمله بسیار معروفی دارد که می گوید اگر تنها ابزار شما یک چکش باشد به همه چیز به چشم میخ نگاه میکنید. اگر تنها ابزار فرد برای احساس ارزشمندی، موفقیت باشد به همه انسانها به چشم یک رقیب نگاه میکند و همیشه خود را در میدان مسابقه میبیند. مسئلهای که وجود دارد این است که افراد کمالگرا همیشه در حال جنگیدن هستند، جنگیدن برای احساس ارزشمندی و احساس ارزشمندی به موفقیتها و رکوردهایی که زدند منوط میشود.
متینفر اظهار کرد: در دنیای معاصر سندرمی به نام سندروم موفقیت ایجاد شده و همیشه باید برروی تردمیلی بدویم تا به موفقیت برسیم. این موفقیتها در کوتاه مدت حال خوبی را برای ما ایجاد میکند اما در بلندمدت اینطور نیست و این حال خوب ماندگار نیست. ما با رشد، پیشرفت و موفقیت هیچ مشکلی نداریم و اتفاقا بسیار خوب است و همه باید در این جهت حرکت کنیم اما کار درجایی خراب میشود که ارزشمندی و هویت فرد به موفقیتها بستگی پیدا میکند و اینجاست که شاهد هستیم که تلاش کردن بجای کمک کردن سبب آسیب میشود.
این روانشناس بالینی در خصوص اینکه کمالگرایی از پایههای اصلی وسواس فکری است، گفت: وسواس فکری از همین مسئله نشأت میگیرد، فرد شدیدا احساس خطر و مسئولیت میکند و به همین دلیل به رفتارهای وسواسگونه روی میآورد. بحثی که در کمالگرایی جالب است، این است که فرد به موفقیت دست پیدا میکند اما آن موفقیت را ناارزنده سازی و ارزش موفقیت را کم میکند. وقتی فرد به جایگاه و موفقیتی میرسد به خودش میگوید که خیلی کار بزرگ و خاصی را انجام نداده و این مسئله از روی شانس بوده و بقیه افراد نیز میتوانند این کار را انجام دهند. در اینجا فرد بهدنبال حس خاص بودن است و برهمین اساس بجای اینکه از طعم شیرین موفقیت لذت ببرد بهدنبال این است که برای خود معیارهای سطح بالاتری تعیین کند و این روال و چرخه معیوب همواره ادامه دارد و فرد همیشه احساس میکند که ناکافی و ناتوان است.
وی اشاره کرد: مسئله این است که خیلی وقتها انسانها بجای کنار گذاشتن کمالگرایی، از کمالگرایی برای مقابله با کمالگرایی استفاده میکنند؛ یعنی اینکه فرد کمالگرا سعی میکند یک شبه کمالگرایی را کامل کنار بگذارد و اثری از این مسئله باقی نماند که این روش استفاده از کمالگرایی برای مقابله با خود کمالگرایی مسلما با شکست مواجه میشود. افراد باید آهسته آهسته از منطقه امن زندگی خود خارج شوند، به عنوان مثال فردی که 30 سال دارد و شخصیت کمالگرایی دارد نمیتواند در یک شب این مسئله را کنار بگذارد؛ بنابراین فرد اگر میخواهد تغییری را ایجاد کند باید از حطیههای کوچک زندگی که برایش ترس و اضطراب زیادی را ایجاد نمیکند، شروع کند و بعد از اینکه چندین و چندبار این کارها را تکرار کرد و دیگر برای فرد دارای استرس و اضطراب نبود میتواند وارد حیطههای بعدی شود و تا مراحل پایانی میتواند پیش برود.
این مشاور اضافه کرد: کمالگرایی یک کارخانه سه شیفت تولید حسرت در زندگی انسانها است. افراد باید از خیلی آرزوها و خواستهها بگذرند تا درجهت معیارهای کمالگرایانه حرکت کنند؛ معیارهایی که شاید خیلی مواقع به آنها دست پیدا نکنند. اتفاقی که میافتد این است که حیطه ارزشمندی فرد به یک بحث منوط شده است. اگر فرد میخواهد با کمالگرایی به صورت اساسی مقابله کند باید یاد بگیرد که احساس ارزشمندی را از موفقیتها جدا کند. مسلما موفقیتها تأثیرگذار هستند، اما نباید تنها عامل و بزرگترین عامل باشند.
وی بیان کرد: انسانها حیطههای وجودی بسیار زیادی دارند همچون ارتباطات، مهارتها و توانمندیها، شما لیستی را تهیه کنید از مسائلی که باعث میشود احساس ارزشمندی کنید و آن حیطهها را براساس اولویت و تاثیری که بر احساس ارزشمندی شما میگذارد اولویتبندی کنید؛ به عنوان مثال ممکن است حیطه اول تحصیل باشد، بعد کار، موقعیت اجتماعی و... باشد. سپس یک نمودار دایرهای بکشید، اگر کسی نمیداند نمودار دایره چگونه است، کیکی را در نظر بگیرید و آن را به قسمت های مختلفی تقسیم کنید، از ملاکها و حیطههای ارزشمندی که در لیست آورده شده کدام یک بیشترین و بزرگترین قسمت را به خود اختصاص میدهد و همچنین سایر ملاکها و حیطهها چه قسمت و چه حجمی را به خود اختصاص میدهند، اگر تعداد برشهای این کیک و به زبان دیگر اگر تعداد حیطههایی که فرد احساس ارزشمندی میکند کم است و اگر بزرگترین قسمت به موفقیت و رکورد زدن تعلق گرفته در اینجاست که فرد باید یک تجدید نظر اساسی کند و این تجدید نظر در حیطههای ارزشمندی است، حیطههایی که شاید به هیچ عنوان فرد آنها را نمیبیند.
متینفر افزود: هرچقدر میزان خودآگاهی افراد افزایش پیدا کند که بتوانند به تمام جوانب و زوایای روحی و روانی آگاه بشوند، در آنجاست که میتوانند به یک تعادل وآرامش درونی برسند. اکثر جنگهایی که افراد با خود دارند این است که خیلی از مسائل را نمیبیند و سعی میکنند خیلی از مسائل را پنهان کنند و به آنها آگاه نشوند. افراد وقتی تمام مهرهها را در جلوی خود بچینند و آنها را ببینند و به آنها آگاه شوند به یک دید متعادلی میرسند و به آرامش و صلح درونی که همیشه دنبال آن بودند، دست پیدا میکنند.
انتهای پیام
-
پنجشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۹ - ۱۶:۲۴:۰۸
-
۲۹ بازديد
-
ایسنا - اقتصادی - خراسان رضوی
-
پیام خراسان
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/273091/