چاپ

پیام خراسان - غلامحسین یوسفی در نوشته بلند خود در مورد محمود فرخ عنوان کرده است: «وقتی تعیین شهرت خانوادگی در ایران مرسوم گشت، تخلص شعری فرخ، نام خانوادگی او شد و محمود فرخ نام گرفت.»
به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، علی دهباشی در مراسم «شب محمود فرخ» که در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، با اشاره به اینکه بخشی از نوشته بلند زنده یاد دکتر غلامحسین یوسفی در مورد محمود فرخ را می‌خوانم، اظهار کرد: شادروان سید احمد جواهری پدر محمود فرخ این شهرت را از حرفه دیرینه و خانوادگی خود پیدا کرده بود، زیرا پیشه اکثر نیاکان فرخ خرید و فروش جواهر بود و این خانواده از دیرباز به جواهری معروف بوده‌اند. چنانکه هنوز خویشاوندان وی همین نام خانوادگی را دارند و شغل بعضی از آنان خرید و فروش گوهرهاست. در این میان، محمود، گوهر سخن را بر دیگر انواع جواهر برگزید و وقتی تعیین شهرت خانوادگی در ایران مرسوم گشت تخلص شعری فرخ نام خانوادگی او شد و «محمود فرخ» نام گرفت.
وی ادامه داد: گفته شده روزگار نوجوانی فرخ مصادف بوده با آغاز نهضت مشروطیت در ایران. بنابراین افکار تازه‌ای پیدا شد و جوانی پرشور چون محمود را به سوی خود کشید، خاصه که روح او هم مانند بسیاری دیگر از هموطنانش تشنه آزادی، آزاد فکری و تجدد بود. خود او گفته است پدرم آرزو می‌کرد که عادات اجتماعی گذشته را داشته باشند که از دفتر روزگار بسیار از آن می‎گذشت، اما ما را تحمل می‌کرد و در بحث‌ها سعی می‌کرد ما را متقاعد کند.
سردبیر مجله فرهنگی و هنری بخارا خاطرنشان کرد: تا سال‌ 1306 شمسی که بیش از 30 سال از عمر وی می‌گذشت کار مشخصی نداشت و اندیشه خدمت در ادارات دولتی را هم در سر نمی‌پروراند، زیرا پدرش با اینگونه مشاغل مخالف بود. خود او در این باره می‌گوید چندی با مختصر سرمایه‌ای در حجره تجارتی یکی از خویشاوندان وقت و سرمایه تلف می‌کردم و باز بیکار بودم و با ماهیانه مختصری که از پدرم می‌گرفتم اوقات را به بطالت که نه، بلکه با دوستان خوب و محترم و با ذوق و خویشانی که داشتم به خوشی می‌گذراندم.
وی بیان کرد: زندگی فرخ از حوادث مبارزه‌آمیز خالی نیست و در کشاکش حیات گرفتاری‌هایی داشته است. خودش می‌گوید به دلایل مختلف من همیشه مخالفینی داشته‌ام، اما به فضل خداوند از خطرات مصون مانده‌ام، چون روی پای خود ایستاده‌ام و شخصیتم را به وسیله جاه و مقام حاصل نکرده بودم که با عزل و انفصال بتوانند از من سلب شخصیت کنند.
سردبیر مجله فرهنگی و هنری بخارا عنوان کرد: در هر مقامی که بوده‌ام، آن شغل برایم کوچک دیده می‌شد، زیرا خودم به آن جاه و مقام‌ها به نظر حقارت می‌نگریستم. در حاشیه زندگی اجتماعی فرخ باید این نکته را افزود که سفرهای متعدد فرصت‌های مغتنمی بود که فرخ را نصیب افتاد و بلاد مختلف که می‌رفت آموختنی‌ها و مصاحبت با مردم صاحب نظر بر کمال و تجربه او افزوده است. او علاوه بر اکثر شهرهای ایران بارها به خارج کشور و ممالک اروپایی سفر کرد.
وی یادآور شد: نیای فرخ حاج میرزا حسین جواهری در اواخر عمر به شعر گفتن روی آورد و دیوانی در مدایح و مصائب اهل بیت پیامبر پرداخت. محمود دوران حیات او را به واقع درک نکرد زیرا وقتی او درگذشت کودکی 14 ماهه بود.
دهباشی ادامه داد: علاوه بر مقام شاعری فرخ، او فردی هنردوست و ادب پرور بود. کسانی که در زندگی ادبی و هنری خود از تشویق موثر وی برخوردار شدند، کم نیستند، اگرچه او به واسطه فکر بلندی که دارد نام کسی از ایشان را بر زبان نمی‌آورد.
سردبیر مجله فرهنگی و هنری بخارا خاطرنشان کرد: کتاب‌خانه‌اش که حدود 5000 جلد کتاب چاپی و خطی است در اختیار دوستان و اهل قلم بوده است. سالهاست که در خانه فرخ، دوستان و اهل قلم جمع می‌شوند و حتی در ایام مسافرت و غیبت او این نشست و برخاست برقرار است.
آنچه حسین دهباشی، سردبیر مجله فرهنگی و هنری بخارا بر اساس نوشته بلند زنده یاد دکتر غلامحسین یوسفی در این مراسم خواند، در خبر تخلیص شده است.
انتهای پیام