پیام خراسان
/ادبیات جهان/
شاهنامه به روایت دیگران
يکشنبه 19 خرداد 1398 - 10:20:53
پیام خراسان - آثار ادبیات فارسی و ایران آثاری شخصی و محدود به منطقه ای خاص نیست بلکه نمونه‌ای از آثار ادب جهانی را شامل میشود که با کمک آنها درک تاریخ جهان میسر میشود. شاهنامه فردوسی نیز دارای سیری منطقی در سه بخش اسطوره ای، پهلوانی و تاریخی است و در سرزمینی ظهور پیدا کرده که دارای فرهنگ و تمدنی بزرگ است که به دیگر ملتها با مکتبهای ضعیف، روح، قدرت و ملیت میبخشد و ترجمه شاهنامه به دیگر زبانها از نقاط قوت و منحصر به فرد بودن این اثر پارسی است.
به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، ابوالقاسم فردوسی طوسی در 329 هجری قمری برابر با 319 خورشیدی در روستای پاژ در شهرستان توس خراسان چشم به جهان گشود. فردوسی در مورد دوران کودکی و نوجوانی خود سخنی نگفته اما با دقت در ساختار زبانی و بافت تاریخی – فرهنگی شاهنامه مشخص می شود فردوسی با مطالعه در سروده‌ ها و نوشتههای گذشتگان خود راهی در سرودن شاهنامه گشوده است. وی با زبان عربی و دیوان‌های شاعران عرب و نیز با زبان پهلوی آشنا بوده‌ است.
شاهنامه پرآوازه‌ ترین سروده فردوسی و یکی از بزرگترین آثار ادبیات پارسی کهن است. فردوسی شاهنامه را در حدود سال370 هجری قمری شروع و در تاریخ 25 سال 384 هجری قمری به اتمام رساند. این ویرایش اولین نسخه شاهنامه بود و فردوسی نزدیک به 20 سال در تکمیل آن تلاش کرد و در سال 394 هجری قمری (برابر با 382 خورشیدی) در سن 65 سالگی شاهنامه را به سلطان محمود اهدا کرد. این مرحله آغاز ویرایش دوم شاهنامه بود و در سال 400 هجری قمری در 71 سالگی فردوسی تکمیل شد.
شاهنامه شامل سه دوره متفاوت اساطیری، پهلوانی و تاریخی است.
در کتابشناسی ایرج افشار آمده، شاهنامه تا سال 1355 حدود 225 بار و نزدیک به 27 زبان ترجمه شده و در سال 1886 شاهنامه به عنوان یکی از 100 شاهکار بزرگ ادبی جهان معرفی شد. در ایران روز 25 اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شده‌ و هر سال در این روز آیین‌ بزرگداشت فردوسی و شاهنامه در دانشگاهها و نهادهای پژوهشی برگزار می شود.
سر ویلیام جونز (1746-1794) نخستین بارشاهنامه را به خوانندگان انگلیسی معرفی کرد.جونز در مقالات متعددش فردوسی را با هومر مقایسه کرد و مدعی شد که با خواندن شاهنامه، تحقیق در مورد زبانهای هندواروپایی به ذهنش خطور کرده است. وی برخی از قسمتهای شاهنامه را به انگلیسی،فرانسه و لاتین ترجمه کرد و بر اساس داستان رستم و سهراب نمایشنامه ای طراحی کرد.
اولین ترجمه واقعی از کتاب حماسی فردوسی توسط جوزف چمپین در کلکته در سال 1785منتشر شد.
لوئی لانگس در سال 1778 بخشی از شاهنامه را روان و زیبا ترجمه کرد و فردوسی را بسیار ستود.
ترجمه دیگرشاهنامه در قالب ابیات حماسی اثر جیمز اتکینسون (1780-1852) بود. ترجمه وی از داستان رستم و سهراب اولین ترجمه انگلیسی مستقل از شاهنامه است. ترجمه اتکینسون تا حدی تحت تاثیر دیدگاه رمانتیسیسم حاکم بر جامعه غرب آن زمان است و بیشتر حالت روایی دارد تا حماسی. وی با دو اثر"ترجمه شعرهای آسیایی"و "مقاله پیرامون شعر شاعران شرق" فردوسی را تا حدودی به اروپاییان معرفی کرده است.وی در1837قسمتی از شاهنامه را هم به نثر و به نظم ترجمه کرده است.
در سال 1815، یک سال پس از انتشار سهراب اتکینسون، استفن وستن (1747-1830 )در لندن کتاب کوچکی که شامل قسمتهایی از شاهنامه بود را منتشر کرد.
ژول مول شرق‌شناس و شاهنامه ‌پژوه آلمانی با تابعیت فرانسوی (1800- 1876 میلادی) ، فارغ التحصیل دانشگاه توبینکن اشتوتکارت در رشته فلسفه و شاگرد سیلوستردو ساسی در رشته زبان فارسی در مدرسه السنه شرقی پاریس بود.وی متخصص زبان و ادبیات فارسی و مصحح شاهنامه فردوسی و مترجم آن به نثر فرانسوی است. وی در سال 1826 میلادی از طرف دولت فرانسه شاهنامه فردوسی را در مدت 28 سال به زبان فرانسوی ترجمه کرد.
متن شاهنامه با ترجمه فرانسوی در هفت جلد بزرگ طی سال‌های 1838 تا 1878 میلادی در پاریس به چاپ رسید. این شاهنامه بعد از گذشت بیش از یک قرن، هنوز هم متن معتبری است و مقدمه آن اثر پژوهشی ارزنده‌ای درباره شاهنامه و فردوسی محسوب می شود.
به دلیل تاثیر این اثر بر ادبیات اروپا در قرن 19 شاعران و نویسندگان زیادی از جمله ویکتورهوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس بارس، ماکس مولد و نولد نیز از این اثر تاثیر گرفتند.
ویگتور هوگو در سال 1859 کتاب افسانه قرون را تحت تاثیر مضامین شاهنامه نوشت.
باربیه دو منار بعد از مول کار ترجمه شاهنامه را ادامه داد.
آدولف آوریل کتابی در مقارنه و مقایسه زنان شاهنامه و زنان اروپایی نوشت.
ابل بونار در سال 1908 کتابی با نام شهریار ایرانی نوشت.
سنت بوو در کتاب محاورات دوشنبه بخش مهمی از کتاب خود را به فردوسی اختصاص داد.
رنان در کتاب تاریخها و سفرنامهها، شاهنامه را سند بزرگ نبوغ و قدرت خلاقانه نژاد آریایی لقب داد.
کول نیز شاهنامه را در آسیا بی نظیر دانست.
فرانسوا کوپه در قطعه دو گورو و پل فور فردوسی را می ستایند.
سرجان ملکم در کتاب تاریخ ایران ازداستان رستم و سهراب تقدیر میکند.
برتراند راسل ، فیلسوف انگلیسی، فردوسی را هم سطح اومیروس(هومر) یونانی می داند.
حسن عابدی استاد زبان فارسی در هندوستان و ملقب به بابای فارسی، از شاهنامه سخن گفته است.
رسول رحیم در مقاله کتابشناسیهای افغانستان تعداد 12 کتاب و 50 مقاله تحقیقی درباره شاهنامه و فردوسی ارائه می دهد.
شاردن، سیاح فرانسوی، درسفرنامه خود فردوسی را مورخ یاد می کند. شاردن نخستین فرانسوی بود که در سفرنامه خود از فردوسی، شاهنامه و برخی از شاعران ایرانی یاد کرده است، هرچند اطلاعات وی در این مورد کامل نبوده ولی توجه جامعه ادبی فرانسه را به ادبیات فارسی جلب کرده است.
مترجم دیگرشاهنامه در قرن 19 سموئل رابینسن (1794-1884 )است.وی در 24دسامبر 1819 مقالههایی در مورد فردوسی در انجمن ادبی و فلسفی منچستر ارائه کرده است.
دو والنبورگ تا حدودی در ترجمه شاهنامه موفق بود اما در 40 سالگی درگذشت و از شخصی به نام بیانکی خواست تا ترجمههای وی را به چاپ رساند.
آمپر در سال 1839 در نشریه دو جهان مقالهای پیرامون شاهنامه به چاپ رساند وشاهنامه را با نیبلونگن آلمانها، ایلیاد و ادیسه هومر و مهابهاراتا و رامایانای هندیان مقایسه کرد.

ترجمه کامل از شاهنامه را برادران وارنر ارائه کردند . جورج وارنر و ادموند وارنر در قرن بیستم برای ترجمه کامل شاهنامه 20 سال وقت گذاشتند. برادران وارنر در رشته زبانهای شرقی در دانشگاه آکسفورد تحصیل کردند. اگرچه آنان زبان فارسی می دانستند ولی از ترجمه ژول مول نیز بهره زیادی بردند.منتقدین معتقدند هرچند ترجمه کاملی از شاهنامه است ولی ترجمه خوبی نیست چرا که جنبه های زیباشناختی این اثر حماسی و اصطلاحات حماسی رعایت نشده است.
هلن زیمرن 1882 بخشهایی از شاهنامه را با عنوان" “The Epic Of The Kings - Shahnameh به نثر ترجمه کرد.وی زبان فارسی نمیدانست در نتیجه ترجمه اش اقتباسی است از ترجمه فرانسوی شاهنامه که توسط ژول مول منتشر شده بود . وی از سبک داستان نویسی معاصر استفاده کرده و ازعناصر داستانی در ترجمه شاهنامه بهره گرفته است.
شاهنامه در پاکستان، لهستان، تاجیکستان، ازبکستان، آذربایجان، ترکمنستان، گرجستان، قزاقستان و قرقیزستان نیز شناخته شده است.
از دیگر افرادی که تحت تاثیر شاهنامه بودند می توان به دیک دیویس اشاره کرد.این نویسنده و مترجم برجسته انگلیسی در سال 1945 (میلادی) در شهر پرتسموس در انگلستان متولد شد وی فارغالتحصیل رشته ادبیات انگیسی از دانشگاه کمبریج و رشته دکتری در ادبیات فارسی از دانشگاه منچستر است.دیک دیویس از پدر و مادری انگلیسی و ایتالیایی متولد شد. در سال 1970 برای دیدار دوستی به ایران سفر کرد و در این سفر بیمار شد و بعد از بهبودی با دختری ایرانی که پرستاری وی در دوران بیماری بود، ازدواج کرد. وی مدت هشت سال در ایران زندگی کرد و زبان فارسی را آموخت و استاد دانشگاه تهران شد. علاقه زیاد دیویس به زبان فارسی موجب شد که تحصیلات خود را در زمینه ادبیات فارسی ادامه دهد.
وی در دانشگاه تهران و سپس در دانشگاه درهام و نیو کاستل در انگلیس و دانشگاه کالیفرنیا (سانتا باربارا) تدریس کرده‌ و در حال حاضر در دانشگاه اوهایو ادبیات فارسی تدریس می کند. دیک دیویس بیش از بیست اثر ادبی و چندین اثر ادبی منظوم از زبان ایتالیایی و زبان فارسی ترجمه نموده و کتاب شعر نیز دارد.
ترجمه کامل از شاهنامه که به نثر و بخشهای کمی به نظم دارد در دو چاپ مختلف توسط دیک دیویس منتشر و با اقبال چشمگیرمخاطبان مواجه شد. چاپ اول آن درسه جلد مجزا و با تصاویری از نقاشیهای مینیاتوری ایرانی از نسخههای خطی مختلف منتشر شده است. جلد نخست این مجموعه شامل بخش آغازین شاهنامه، جلد دوم، روابط پدر و پسر و جلد سوم مربوط به تاریخ ایران از اسکندر کبیر(323-365 ) تا پایان سلسله ساسانیان (224-650بعد از میلاد) است. چاپ دوم این اثر بعد از تصحیح به عنوان یکی از بهترین کتابهای سال 2006برگزیده شد.
آثار ترجمه شده وی از فارسی در مورد فردوسی شامل موارد ذیل است:
The Legend of Seyavash افسانه سیاوش، شعری از شاهنامه فردوسی چاپ 1992 و تجدید چاپ 1995
The Lion and the Throne در سه جلد در برگیرنده داستان‌های شاهنامه فردوسی نوامبر 1997
Fathers and Sons داستان‌هایی از شاهنامه فردوسی.
Sunset of Empire داستان‌هایی از شاهنامه فردوسی چاپ 2004
The Shahnameh: the Persian Book of Kings شاهنامه فردوسی، چاپ 2006
متیو آرلوند ادیب، شاعر، نویسنده و نقاد بزرگ قرن نوزدهم انگلیس است. وی فارسی نمی دانست و شهرت وی به دلیل ترجمه آزاد داستان رستم و سهراب شاهنامه فردوسی است. آرنولد با خلق منظومه خود موجب آشنایی اروپاییان با فرهنگ و ادبیات ایرانی شد.
آرلوند ادب پارسی را در دو مقوله اقتباس از داستانهای شاهنامه فردوسی و نگارش مقالهای با نام تعزیه ایرانی ارائه کرد .
آرنولد ازعهده انتقال داستان به زبان انگلیسی به خوبی برآمده اما دربیان بسیاری از جزئیات داستان با اصل فارسی شاهنامه اختلافاتی نیز دارد. آرنولد منظونه خود را به سبک شعر سپید ترجمه کرده است. بازی سرنوشت در این داستان برای آرنولد اهمیتی خاصی داشته است.هرچند آرنولد مجذوب اندیشههای فردوسی شده بود، اما از افکار متداول زمان خود نیز بهره گرفته و داستان سهراب و رستم را به سبک هومر به شعر درآورده است.
منابع:
فصلنامه مترجم و نشریه بینالمللی زبان فارسی و ادبیات و همچنین مقالات:
The Shahnameh of Ferdowsi as World Literature
Contemporary Literary and Cultural Studies
Shahnameh, The Perpetual Narrative
Translations of Shahnameh of Firdausi in the West
کتاب
Persian literary influence on English literary
انتهای پیام

http://www.khorasan-online.ir/fa/News/154805/شاهنامه-به-روایت-دیگران
بستن   چاپ