عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری ایران مطرح کرد؛
بیتوجهی به اخلاق مدنی شهرهای ایران از سال 1345 تا کنون
دوشنبه 3 تير 1398 - 17:29:20
ایسنا - اجتماعی - خراسان رضوی
پیام خراسان - عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری ایران گفت: شهر در گذشته دارای اخلاق مدنی و بسیاری از مناسبات بوده، اما امروز شهرها تنها سکونتگاه بزرگی محسوب میشوند که فقط جمعیت در آن مد نظر است و این بیتوجهی به اخلاق مدنی در شهرهای ایران از سال 1345 به بعد ایجاد شده است.
به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، سیدمحمد بهشتی در نشستی تخصصی گفتمان شهر با عنوان «بازآفرینی؛ مواجهه آگاهانهتر با شهر» که در پژوهشکده ثامن برگزار شد، اظهار کرد: کیفیت شهر نباید دچار زوال شود. کیفیت، عملا در نظام مدیریت و برنامهریزی و مقررات ما موقعیتی ندارد. امروز اگر کسی بخواهد مجتمع مسکونی بسازد باید از شهرداری دستور نقشه بگیرد و اگر مهندس ناظر، فرد ماهری باشد در ابتدای طرح خود، موضوع پارکینگ را حل میکند، پس از آن ارتباطات عمودی ساختمان را میسنجد و ... باید توجه داشت چنین دیدگاهی منجر به تقلیل کیفیت در همه ابعاد میشود. درواقع چنین رفتارهایی ناشی از تخصصهایی هستند که ضامن کمیتاند و میداندار توسعه شهری میشوند.
بیتوجهی به اخلاق مدنی شهرهای ایران از سال 1345 تاکنون
وی افزود: باید توجه داشت که برنامهریزی شهری، مهندسان عمران ما و...توجه به کمیتها دارند و برای کیفیت، اقدامی انجام نمیدهند؛ حال آنکه هنگامی شهر، تبدیل به شهر میشود که همراه مدنیت باشد. درواقع شهریت معادل با کیفیت است نه کمیت. شهر در گذشته دارای اخلاق مدنی و بسیاری از مناسبات بوده، اما امروز شهرها تنها سکونتگاه بزرگی محسوب میشوند که فقط جمعیت در آن مد نظر است و این بیتوجهی به اخلاق مدنی در شهرهای ایران از سال 1345 به بعد ایجاد شده است.
وجود کیفیت در شهرها بهمعنای زندگی کردن است
عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری ایران ادامه داد: کیفیت شهرها، موضوع مناسبات اجتماعی، فرهنگ، هنر و... است که متاسفانه در سازوکار مدیریتی و قوانین ما جایگاهی ندارد؛ چراکه شهر زمانی شهر محسوب میشود که در آن زندگی شهری و حیات مدنی وجود داشته باشد. زمانی که بازآفرینی شهری را مطرح میکنیم باید در را به روی کیفیت و مولفه اصلی شهر باز کنیم تا متوجه زندگی در شهر شویم. باید توجه داشت که سیطره کمیات متوجه مختصات مربوط به کیفیات نمیشود. این نکته مهم است که زنده بودن یا زندگی کردن متفاوت است. درواقع زندگی کردن متضمن وجود کیفیت است اگر در شهری کیفیت وجود دارد بهدلیل وجود زندگی در آن است.
مطالعات فرهنگی، اجتماعی و هنر کیفیت شهر را افزایش میدهند
بهشتی تشریح کرد: امروز شهرهای ما از شهرشدن فاصله گرفتند و شهر بودن در آنها رو به اضمحلال میرود؛ بنابراین اگر بخواهیم دوباره شهرهایمان تبدیل به شهر شوند بایستی به عرصه کیفیات بازگردند. نکته اینجاست ورودی بازآفرینی شهری، حوزه انسانی و خروجی آن اقدامات کالبدی است؛ چراکه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و هنر و... میتواند کیفیت شهر را افزایش دهد.
وی با بیان اینکه «ما بسیاری از سطح شهرها و محلهها را از بین بردیم» تشریح کرد: در این راستا بایستی مجددا شرایطی را فراهم کنیم تا زندگی به شهرها بازگردد؛ چراکه انسان، مدنیبالطبع و متقاضی زندگی است. نکته دیگر این است که تحولات روی داده در جامعه ایران به لحاظ فرهنگی، اجتماعی تقاضای شهر شدن شهر را افزایش داده است. برای نمونه در سال 1376 تهران تنها هفت کافیشاپ داشت، اما امروز این تعداد به 5 هزار کافی شاپ رسیده است. این اتفاق حکایت از آن دارد که زندگی درحال خارج شدن از فضای خصوصی است و نیاز به استقرار در فضاهای عمومی را دارد که یکی از این فضاها، کافیشاپ است. درواقع افراد در این فضاها با یکدیگر معاشرت میکنند و تعامل اجتماع را تجربه میکنند.
بهشتی خاطرنشان کرد: گرایش مردم به زندگی در عرصه عمومی به علت این است که شهر، برای مدت زمانی تنها عرصه زنده بودن شده و سنتها شهرنشینی متلاشی شده بود؛ بنابراین افراد میخواهند دوباره در فضاهای عمومی چون کافیشاپها این سنت را بازگردانند. از سویی دیگر همین تقاضای افراد منجر به تقاضا برای شکلگیری خیابانهاست. درواقع امروز ما خیابانهایمان را تبدیل به جاده کردهایم همانطور که درک تفاوت موجود میان خانه و محل بیتوته را از دست دادهایم. تصمیم بر این است که جادهها دوباره تبدیل به خیابانها شوند که این اتفاق در تهران، شیراز و اصفهان در حال روی دادن است.
مدیریت شهری باید در برخورد با شهر، منفعلِ فعال باشد
عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری ایران بیان کرد: به نظر میرسد جامعه تلاش میکند تا دوباره شهرها را تبدیل به میدان و عرصه زندگی کند؛ بنابراین تحولات فرهنگی و اجتماعی موجود زمینه لازم را برای بازآفرینی شهری فراهم میکند. درواقع طرح بازآفرینی شهری بهدنبال تحولات فرهنگی، اجتماعی تحقق مییابد. در این راستا مدیریت شهری و رفتار این مدیریت بایستی مشخص باشد؛ بدین معنا که آیا با چنین تغییر و تحولی رویکرد منفعلانه دارد یا از این تغییر استقبال میکند. درواقع بایستی مدیریت شهری ما از حالت فاعل خارج شده و تبدیل به منفعل فعال شود، هرچند که این اتفاق تحول بزرگی است و بهراحتی روی نخواهد داد.
وی توضیح داد: برای نمونه در شهر تهران دو اتفاق بهصورت همزمان درحال روی دادن است ساخت پل صدر و ایجاد خیابان سی تیر. درواقع ساخت پل، نشان از سیطره کمیت در شهر است و ایجاد خیابان، نشانگر زندگی شهری. نکته مهم اینجاست که هر دوی این طرحها توسط یک مدیریت شهری انجام میشود؛ جایی که مدیر فاعل است پل صدر را میسازد و آنجایی که مدیریت شهری رفتار منفعلانه دارد خیابان سی تیر را راهاندازی میکند.
بهشتی با بیان اینکه «سرنوشت محتوم همه شهرهای ایران ایجاد بازآفرینی شهری در آن است» گفت: بیشتر جامعه متخصص ما آموزشدیده دوره سیطره کمیت هستند و امروز این افراد درحال قرار گرفتن در شرایط جدیدند پس نیازمند آمادگی لازم در این رابطه هستند. بنابراین در حوزه شهرسازی، جامعه حرفهای و متخصص ما نیاز به تمرین دارد. همه شهرها نیازمند برنامهریزی شهری هستند، اما تنها با اکتفا به برنامهریزی، شهرشدن و مدنیت تحقق پیدا نمیکند. درواقع جامعه تخصصی و حرفهای نیز بایستی با جامعه همراه شود، تکلف خود را کنار بگذارد و بداند که وارد مسیر ناشناخته و جدیدی میشود؛ بنابراین نیازمند تمرین و آموختن است.
مشهد، استعداد داشتن دهها سالن تئاتر را دارد
وی در رابطه با ساخت ساختمان مرکزی تئاتر شهر مشهد گفت: تئاتر و نمایش دو موضوعی نیستند که در یک نقطه متمرکز شوند، بلکه میتوانند در تمام شهر حضور داشته باشند، اما زمانی که بخواهید فضای مرکزی برای تئاتر ایجاد کنید بهتر است به جای ساخت ساختمان مرکزی تئاتر شهر، مرکز هنرهای نمایشی در شهر را بسازید درواقع این کار، نوعی مرکزیت به تئاتر میبخشد. در این راستا نکته مهم این است که در همه نقاط شهر نمیتوان مقیاس شهری ایجاد کرد؛ بلکه تنها در مکانهایی خاص این امکان وجود دارد. برای نمونه در تهران مسیر خطی تجریش تا راهآهن، میدان شهری محسوب میشوند. باید توجه داشت که تئاتر میتواند بهعنوان یک فعالیت مقوم زندگیشهری عمل کند و مشهد این استعداد را دارد تا دهها سالن تئاتر داشته باشد.
وجود 10 میلیون متر مربع پاساژ در تهران
عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری ایران افزود: حقیقت بازآفرینی شهری این است که به شهر از منظر حیات مدنی بنگریم و اقداماتی انجام دهیم تا شهرها مدنیت بیشتری داشته و واجد کیفیت باشند. تقاضای ایجاد چنین تغییراتی در جامعه شهری ایجاد شده است؛ حال آنکه مدیریت شهری توجهی به این تقاضا ندارد. برای نمونه در شهر تهران 10 میلیون متر مربع پاساژ ساخته شده است. پرسش اینجاست مگر جمعیت تهران چقدر است و چه میزان نیاز به فضای تجاری دارد. داشتن چنین منطقی، بنگاه معاملات ملکی و راندن در تاریکی است. این بنگاهها استراتژیک به موضوع نگاه نمیکنند.
انتهای پیام
http://www.khorasan-online.ir/fa/News/159614/بیتوجهی-به-اخلاق-مدنی-شهرهای-ایران-از-سال-1345-تا-کنون
بستن
چاپ