پیام خراسان
/یادداشت/
آغوش سوگم باش
سه شنبه 7 مرداد 1399 - 11:49:56
ایسنا - اجتماعی - خراسان رضوی
پیام خراسان - ایسنا/خراسان رضوی در این روزهای سخت که همه از هم فاصله می‌گیرند، بهتر است که قلب‌هایمان را بیشتر از قبل بهم نزدیک کنیم. مخصوصا آغوش برای کسانی باشیم که برای سوگ‌شان شانه‌ای ندارند که با خیال راحت سر بر روی آن بگذارند و سوگواری کنند.

احسان متین‌فر، روانشناس بالینی در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: «کرونا تکان‌مان داده، جوری ضربات هوک چپ و راست را بر پیکره‌ خوشیفتگی‌مان فرود می‌آورد که انگار نه انگار ما هم آدمیم!
شبح‌هایی که صورت خود را پوشانده‌اند و از همه‌کس فراری هستند در سطح شهر کم نبود که حالا حرف از به‌ وجود آمدن دنیایی جدید زده می‌شود. دنیایی که با آن چیزی که عادت کرده بودیم، فرسنگ‌ها فاصله دارد.
خیلی‌وقت است که شاید از ته دل نخندیده‌ایم، با خیال راحت عزیزان‌مان را در آغوش نفشرده‌ایم، طرقبه و شاندیز را زیر پا نگذاشته‌ایم، بازارها و پاساژها را متر نکرده‌ایم و حسرت خوردن یک وعده غذای بیرون به دلمان مانده است.
من که دلم ضعف می‌رود برای خوردن یک ساندویچ کثیف، اما تنها تفریحات و خوشی‌هایمان نبود که کرونا از ما گرفت، بلکه عزیزان‌مان را نیز با خود برد. عزیزانی که بودن آنها به زندگی‌مان رنگ و معنا می‌داد. حضورشان قوت قلب بود و گفته‌هایشان چراغی برای ادامه‌ راه زندگی.
تا پیش از این وقتی عزیزی را از دست می‌دادیم، همه فامیل و دوستان گرد ما حلقه می‌زدند و با دلداری و سرسلامتی، کمی داغ عزیز از دست رفته را برایمان قابل تحمل‌تر می‌کردند. مراسم‌های ختم کارکردش همین است؛ تسلی بازماندگان.
وقتی خودت را در آغوش دیگری می‌اندازی و های‌های گریه می‌کنی، می‌دانی که آن یک نفر برای تو آنجاست. برای تو، تا از تو مراقبت کند و تو اجازه داشته باشی که سوگ، غم و دلتنگی عزیزت را با او در میان بگذاری، اما این کرونای لعنتی همین را نیز از ما دریغ کرده است. فاصله‌گذاری اجتماعی باعث شد امروزه شاهد پدیده‌ سوگ بی‌آغوش باشیم؛ یعنی سوگی را تجربه می‌کنی، اما آغوشی نداری که خودت را به آن بسپاری. دردش صد چندان می‌شود. انگار که تنهای تنها هستی و غم عالم بر دلت آوار شده است. وقتی آغوشی داری برای سوگواری و گریه کردن، زخم‌هایت زودتر التیام می‌یابند، انگار که هر قطره اشک، مرهمی‌ست بر دل مجروح‌مان.
مهمترین چیزی که باعث می‌شود ما در برابر ناملایمات زندگی، کمتر دچار بحران شویم و از سختی‌ها به سلامت عبور کنیم، داشتن همراهان و دوستانی‌ست که سلامت و آرامش ما برای آنها مهم است. داشتن چند هم‌تیمی، درست مثل یک سپر دفاعی نمی‌تواند ضربه‌ها را از بین ببرد، چون ضربه‌ها را دنیا بر ما وارد می‌کند، اما شدت ضربه را کم می‌کند، کمتر دردمان می‌گیرد و زودتر هم کمر راست می‌کنیم. در این روزهای سخت که همه از هم فاصله می‌گیرند، بهتر است که قلب‌هایمان را بیشتر از قبل بهم نزدیک کنیم. مخصوصا آغوش برای کسانی باشیم که برای سوگ‌شان شانه‌ای ندارند که با خیال راحت سر بر روی آن بگذارند و سوگواری کنند.
چند خطی هم در مورد وضعیت سخت زندگی این روزها بنویسم. واقعیت این است؛ دنیا به ما قول نداده که ما را دچار سختی نکند، برایمان ناملایمات را رقم نزند و ما را در پر قو نگه دارد، بلکه هر روز استرس، نگرانی و مشکل جدیدی را برایمان می‌تراشد. خودتان را خیلی درگیر این نکنید که چرا اینجوری‌ست؟ اقتضای طبیعتش این است. دنیا هر روز ما را به چالش می‌کشد، پس انتظار داشتن یک زندگی بی‌استرس و بی‌دغدغه، یک باور غیرمنطقی و محال است. حالا اگر انتظار داشته باشیم که باید یک زندگی بی‌استرس را تجربه کنیم، اما دنیا طبق ذاتش عمل کند و برایمان مشکلات را به ترتیب قد ردیف کند، آن‌وقت چه می‌شود؟
چون انتظارمان با شکست مواجه شده، به اشتباه فکر می‌کنیم که اشکال از ماست که به دست‌انداز افتاده‌ایم، فکر می‌کنیم ما نقصی فنی داریم که اینگونه شده است؛ به زبان ساده باور می‌کنیم که ضعیف و ناتوان هستیم و بر همین اساس بعدش هم دچاراحساس ناکامی و احساس شکست می‌شویم. پس باور به داشتن زندگی بی‌استرس، مانند تلاش برای نگه داشتن هوا در مشت‌مان است؛ بیهوده و بی‌نتیجه! دنیا سراسر مشکل است.
وقتی می‌دانی که دنیا سراسر مشکل است، باید این را هم بدانی که هر مشکلی یک راه حلی دارد و شما فقط وظیفه دارید که بگردید و آن راه‌حل را پیدا کنید؛ بنابراین زندگی سراسر حل مساله است. ما انسان‌ها دقیقا شبیه به جنگجویانی هستیم که هر روز که از خواب بیدار می‌شویم، به میدان جنگ با مسائل می‌رویم. با شکست دادن هر مشکل چه اتفاقی می‌افتد؟ ما توانمندتر می‌شویم و می‌توانیم به جنگ دشمنان قدرتمندتری برویم.
کسی که این نگاه را دارد وقتی مشکلی برایش ایجاد می‌شود، از زمین و زمان گلایه نمی‌کند که چرا باید این اتفاق شوم برای من رخ بدهد؟ بلکه با خود می‌گوید چرا نباید برای من رخ بدهد؟ من که استثنا نیستم. این نگرش باعث می‌شود در برابر ناملایمات بهم نریزد. از طرف دیگر وقتی در هر مشکل به این فکر کنی که چه راه‌حلی برای آن وجود دارد و بگردی به دنبال کلید این قفل، احتمال رهایی‌ات از زندان سختی‌ها نیز آسان‌تر می شود.
پس کنار هم باشیم، از مشکلات نهراسیم و به دنبال راه حل بگردیم».
انتهای پیام

http://www.khorasan-online.ir/fa/News/252503/آغوش-سوگم-باش
بستن   چاپ