پیام خراسان

آخرين مطالب

عجیب ترین جلسه دادگاه خانواده / لبخند های سامان و گندم قاضی را شوکه کرد+ عکس اجتماعي

عجیب ترین جلسه دادگاه خانواده / لبخند های سامان و گندم قاضی را شوکه کرد+ عکس
  بزرگنمايي:

پیام خراسان -

پیام خراسان


«سامان» و «گندم» که به دادگاه خانواده تهران مراجعه کرده بودند، برخلاف بیشتر مراجعان نه اضطرابی در چهره داشتند و نه عجله‌ای برای پیگیری کارشان.
هر دو با خوشرویی حرف می‌زدند و لبخند از صورتشان محو نمی‌شد. مرد 36 ساله و تحصیلکرده رشته حسابداری بود و در یک شرکت خصوصی کار می‌کرد. زن هم 30 ساله بود و با داشتن تحصیلات دانشگاهی خانه‌داری می‌کرد.
یک دختر 8 ساله نیز ثمره زندگی‌شان بود که ترجیح داده بودند او را به دادگاه نیاورند.
ساعتی قبل از ظهر نوبت رسیدگی به پرونده سامان و گندم رسید. وقتی وارد محکمه شدند و مقابل میز قاضی ایستادند، قاضی طبق معمول درباره دلیل درخواست زن و شوهر جوان پرسید. زوج جوان پاسخ دادند برای ادامه زندگی تفاهمی ندارند و تصمیم گرفته‌اند به طور توافقی از هم جدا شوند. با این حال قاضی از آنها خواست درباره مشکل شان بیشتر توضیح دهند.
سامان که رشته حرف را به دست گرفته بود، گفت: «11 سال پیش درسم تمام شده و خدمت سربازی را هم گذرانده بودم که خودم را تنها و بیکار دیدم. هیچ چیزی برایم جذابیت نداشت. هر کسی هم هر کاری می‌کرد با خودم می‌گفتم خب که چی؟ آخرش می‌خواهد چه شود مثلاً؟ در آن دوره به دنبال چیزی بودم که واقعاً مرا تحت تأثیر قرار دهد، یعنی به طور کلی دنبال یک چیز جدید و متفاوت بودم. تا اینکه در یک کلاس خودشناسی ثبت‌نام کردم. در آنجا با زنان و مردان زیادی به عنوان همشاگردی آشنا شدم، اما در میان آنها دختری را دیدم و به او علاقه‌مند شدم. بعد از آن دیگر به محتوای کلاس‌ها توجهی نداشتم و فقط سعی می‌کردم با او گفت‌و‌گو کنم. در نتیجه مدتی بعد به هم علاقه‌مند شدیم و ازدواج کردیم.»
سپس قاضی از زن خواست او هم در این باره حرف بزند. گندم در حالی که عینکش را جابه جا می‌کرد، گفت: «آقای قاضی، من وقتی وارد کلاس‌های آموزشی خودشناسی شدم، فقط 20 سالم بود. آن سال‌ها از شبکه‌های مجازی و ارتباطات وسیع امروز خبری نبود.
در واقع آنجا رفته بودم که تنوعی در زندگی‌ام ایجاد کنم. هنوز چند هفته‌ای از حضورم در کلاس نگذشته بود که با سامان آشنا شدم. مدتی با هم در تماس بودیم و هنگام گفت‌و‌گوهایمان متوجه شدم که هر دو نفر ما دچار نوعی خلأ هستیم و می‌توانیم به هم کمک کنیم.
تا اینکه او از عشق و علاقه‌اش به من گفت و من هم احساس کردم اگر ازدواج کنیم دوران خوبی را پیش رو خواهیم داشت در حالی که پیش از آن کلاس به تنها چیزی که فکر نمی‌کردم ازدواج بود.به این ترتیب بعد از پایان تحصیلاتمان زندگی مشترک را شروع کردیم.»
سامان ادامه داد: «البته من هیچ وقت به عشق‌های افسانه‌ای شبیه آنچه در کتاب‌های کهن هست باور نداشته ام اما احساس کردم آن چیزی که به دنبالش بودم آشنایی با گندم بوده است.
بنابراین چند ماه نشده کلاس‌ها را رها کردیم و بیشتر به کوهپیمایی و کافی شاپ گردی مشغول بودیم. در این مدت هم شغل خوبی در یک شرکت پیدا کردم و بعد هم زندگی مشترکمان را شروع کردیم.»
قاضی پس از شنیدن حرف‌های زن و مرد پرسید: «آن کلاس واقعاً فایده‌ای نداشت؟»
مرد با شنیدن این حرف کیف روی دوش خود را زمین گذاشت و جواب داد: «نمی دانم. حداقل فایده‌اش این بود که با همسر آینده‌ام آشنا شدم!»
قاضی بار دیگر سؤال کرد: «خب در ظاهر که مشکلی با هم ندارید. حیف نیست که می‌خواهید از هم جدا شوید؟»
این بار زن پاسخ داد و گفت: «شاید اگر آن کلاس‌ها را ادامه می‌دادیم بهتر از این بود که با هم ازدواج کنیم. چون هنوز چند ماه از زندگی مشترکمان نگذشته بود که اختلاف و مشاجراتمان شروع شد. بر سر هر موضوع ساده‌ای با هم مشاجره و مدتی قهر می‌کردیم. حتی برای بچه دارشدن دعوای مفصلی با هم داشتیم و من تحت فشار سامان و اطرافیان قبول کردم بچه دار شویم.»
مرد بدون آنکه عصبانی شود، حرف زن را قطع کرد و ادامه داد: «خب، من بچه دوست داشتم و فکر می‌کردم زندگی‌مان از جریان عادی خارج خواهد شد اما تو می‌گفتی حوصله بچه نداری و...»
بحث وگفت‌و‌گوی لفظی گندم و سامان آنقدر آرام و مؤدبانه بود که کمتر کسی متوجه اختلاف نظر آنها می‌شد.
با این حال زن و شوهر به قاضی اصرار می‌کردند که با جدایی‌شان موافقت کند، چرا که آنها قبل از حضور در دادگاه روی همه چیز توافق کرده بودند بجز ادامه زندگی.
زن تنها یک سکه طلا مهریه داشت که آن را نیز گرفته بود. حضانت دخترشان را مرد و نگهداری‌اش را زن پذیرفته بود. خانه مستأجری هم با اثاثیه‌اش باقی می‌ماند برای زن و دختر.
در نهایت مطالبه دیگری در کار نبود.آنها قبل از خداحافظی به قاضی گفتند شاید این هم «تجربه جدیدی» در زندگی‌شان باشد. شاید هم روزی بتوانند زندگی مشترک را از سر بگیرند.
قاضی اعلام کرد حکم دادگاه هفته بعد صادر خواهد شد. با پایان جلسه زن و شوهر خوشحال و خندان دادگاه را ترک کردند. حالا تنها نقطه مشترک زندگی گندم و سامان، دخترشان بود که در خانه انتظارشان را می‌کشید و از جدایی پدرومادر خبر نداشت.

لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/361234/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

(تصاویر) احیای سنت گلاب گیری حرم رضوی در باغ دولت‌آباد یزد

چرا شعر نوجوان مورد توجه نیست؟

«کولبری» نه شغل است و نه شریف/ مردم از ناچاری بار بر دوش می‌گیرند

داورزن خراسان رضوی هزار و 700 نفر شتر دارد

20 هزار لیتر سوخت قاچاق در مرزهای خراسان رضوی کشف شد

254 معتاد متجاهر در مشهد جمع آوری شدند

خراسان رضوی بیش از 9 هزار زائر حج تمتع آماده اعزام دارد

سه هزار قطعه زمین در بخش احمدآباد مشهد به نهضت ملی مسکن اختصاص یافت

مردم خراسان رضوی سال گذشته 136 میلیون کیلووات برق بیشتری مصرف کردند

بسته‌های ویژه مادران باردار به 825 هزار خانوار خراسان رضوی تعلق می‌گیرد

بازسازی منازل محرومان روستای دولت‌آباد به همت جهادگران قمی

ماجرایی تازه برای خریداران طلا؛ مالیات جدید در راه است؟

مقایسه تعرفه اینترنت ثابت اپراتورها

ویدئوی دیگری از باران‌های رگباری امروز بیرجند

راه‌ها در خراسان جنوبی باز شده، اما همچنان ناایمن هستند

ببینید | درخواست فوری شهردار حاجی‌آباد از مردم؛ اوضاع خراب است!

فیلم | جاده شهداد - نهبندان مسدود است

ببینید | درخواست فوری شهردار حاجی‌آباد پس از وقوع سیل؛ اوضاع خراب است!

بیمارستان رضوی مشهد: تکذیب فروش اسناد حاوی اطلاعات بیماران به عنوان کاغذ باطله

اختصاص پنل‌های خورشیدی برای تأمین درآمد پایدار دهیاری‌ها ضرورت دارد

(ویدئو) زورخانه پهلوان رستم؛ بنایی کهن در تاریخ شهر مشهد

شهریه مدارس غیردولتی شفاف می‌شود

حذف تکراری پرسپولیس مقابل گربه سیاه در اراک/ پرسپولیس دو بار بازی برده را از دست داد

پنجه آلومینیوم بر صورت قرمزها / پرسپولیس دو بار بازی برده را از دست داد

کشف بیش از 20 هزار لیتر سوخت قاچاق در مرز دوغارون

ضرورت اختصاص پنل‌های خورشیدی برای تأمین درآمد پایدار دهیاری‌ها

پیش‌ بینی قیمت طلا و سکه 8 اردیبهشت 1403

آزمایش اولین «واکسن شخصی» برای نوعی از سرطان روی بیمار انگلیسی

علم‌الهدی: می‌خواهید به بهانه پر کردن سبد جمعیت انقلابی، همان کسانی را هم که انقلابی هستند از خود برنجانید؟

67 درصد از زوجین جوان مشهدی باور دارند که همسرشان باید ذهن آن‌ها را بخواند

ین ژاپن باز هم سقوط کرد

هشدار سازمان هواشناسی نسبت به رگبار باران و وزش باد شدید

نگاه رهبر انقلاب به مسائل حوزه کتاب همه جانبه است

خون شریک 2 + فیلم

واگذاری زمین به 177 خانوار ایثارگر آذربایجان شرقی

بانک مرکزی: کاهش نرخ رشد 12 ماهه نقدینگی تداوم دارد

آزمون دوباره از 135 کنکوری جامانده «زیرکوه»!

امدادرسانی ارتش به دانش آموزان کنکوری در سیلاب

دستگیری سارق گاردریل‌های جاده‌ای در شیروان

دستگیری قاچاقچیان چوب در لفور سوادکوه

این بار کسی جیمی‌جامپ را بغل نکرد | دستگیری جیمی جامپ در بازی پرسپولیس و آلومینیوم اراک

رونمایی از هفت محصول دانش بنیان کشاورزی در دهکده فناوری و نوآوری کشاورزی خراسان رضوی

فرونشست عمیق زمین در یکی از خیابان‌های مشهد

جشنواره‌ای با عطر و بوی گل محمدی

پیش بینی بارش‌های رگباری در سطح شهرستان بردسکن تا پایان هفته

(ویدئو) ثبت رقص و حرکات پروتئین-لیپید برای اولین بار

استفاده از کولر گازی چه میزان قبض برق را افزایش می‌دهد؟

سارق گاردریل‌های جاده‌ای در شیروان دستگیر شد

فرونشست عمیق زمین در تقاطع کلاهدوز و قاضی طباطبایی(7 اردیبهشت 1403)

فرونشست عمیق زمین در تقاطع خیابان کلاهدوز و قاضی طباطبایی مشهد