چالش «جنایت» با چاشنی انکار
پنجشنبه 30 فروردين 1403 - 12:43:33
|
|
پیام خراسان - خراسان / دو نیروی یکی از شرکتهای مراقبتی و حفاظتی مشهد که به اتهام قتل عمد و آدمربایی دستگیر شدهاند اعترافات خود را در آخرین جلسه محاکمه به چاشنی انکار گره زدند! صبح هفدهم آذر سال 98، رهگذری که سوار بر خودرو از جاده کلات عبور می کرد ناگهان در حاشیه کال کشف، جسد مردی را دید که بخشی از آن توسط حیوانات خورده شده بود. طولی نکشید که این ماجرای وحشتناک در بیسیمهای پلیس پیچید و بدین ترتیب گروهی از نیروهای کلانتری خلقآباد عازم محل کشف جسد شدند و با تأیید درستی خبر، مراتب را به قاضی علیاکبر احمدینژاد (قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه) اطلاع دادند. دقایقی بعد با حضور مقام قضایی در صحنه کشف جسد، تحقیقات آغاز و مشخص شد جسد خونآلود مربوط به جوان معتادی به نام «هادی» است که حدود هشت ساعت از مرگ وی میگذرد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، بررسیهای میدانی مقام قضایی ادامه یافت و گروهی از کارآگاهان پلیس آگاهی استان خراسان رضوی به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) به واکاوی این ماجرای تکاندهنده پرداختند. در حالی که پزشکان قانونی وارد آمدن صدمات متعدد و شکستگیهای دندهای بر اثر اصابت جسم سخت را یکی از دلایل مهم مرگ جوان 40 ساله تشخیص داده بودند، خورده شدن بخشی از گردن و صورت وی توسط حیوانات، چالشی در تعیین علت دقیق مرگ به وجود آورد اما ردیابیهای اطلاعاتی کارآگاهان به نتیجه رسید و با پیگیری گوشی تلفن دو جوان به نامهای مرتضی و محمد شناسایی شدند که در یک شرکت مراقبتی و حفاظتی خصوصی مشغول فعالیت بودند. وقتی دو متهم به پلیس آگاهی هدایت شدند بررسیهای تخصصی نشان داد که آنها ماجرایی رمزآلود را پنهان میکنند به همین دلیل تحقیقات ادامه یافت که در نهایت گوشهای از پازل مرگ مشکوک «هادی» نمایان شد. یکی از متهمان که با رصد گوشی تلفن در چنگ قانون گرفتار شده بود، به افسر تحقیق گفت: ما در یک شرکت حفاظتی و مراقبتی خصوصی و در یک محدوده خاص به گشتزنی میپرداختیم تا از اموال مراقبت کنیم و به این منظور معتادان را میگرفتیم و به مرکز ترک اعتیاد تحویل میدادیم! چند روز قبل هم فردی را در خیابان شهید طرحچی گرفتیم و او را به زور سوار خودرو کردیم که ناگهان خودش را از درون خودرو به بیرون پرت کرد و متواری شد اما بعد متوجه شدیم که گوشی تلفن او داخل خودرو جا مانده است! در همین حال متهم دیگر پرونده گفت: گوشی را «محمد» به من داد تا آن را به کلانتری تحویل بدهم! چرا که در خیابان شهید طرحچی یک معتاد را سوار کردیم اما وقتی از درون خودرو گریخت گوشی تلفن او جا ماند، ما برخی افراد را با باتوم میزدیم که دیگر به آن جا نیایند! با تغییر و تحولات قضایی در شعبه ویژه قتل عمد، قاضی دکتر صادق صفری ادامه تحقیق در این پرونده «جنایی» را در سمت قاضی ویژه قتل عمد به عهده گرفت و بدین ترتیب بررسیهای موشکافانه برای تکمیل پازل این پرونده ادامه یافت. از سوی دیگر با جمعآوری مستندات دقیق و سؤالات تخصصی از متهمان، روند بررسیهای جنایی با اظهارات مدیر مؤسسه حفاظتی و مراقبتی به جایی رسید که مشخص شد متهمان از باتوم، شوکر و افشانه نیز استفاده میکنند و بنا به تحقیقات قاضی صفری آنها برای کتک زدن جوان 40 ساله نیز از ضربات مهلک باتوم بهره بردهاند. این گونه بود که با تکمیل تحقیقات قرار جلب به دادرسی از سوی قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب صادر شد و این پرونده با تأیید قرار مذکور در دادستانی، در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد رسیدگی قرار گرفت. با توجه به اهمیت و حساسیت این ماجرای جنایی، جلسات محاکمه متهمان به ریاست قاضی حجتالاسلام محمد شجاع پورفدکی آغاز شد و دو متهم زیر رگبار سوالات فنی و انحرافی قرار گرفتند و در پاسخ به سؤالات به تناقضگویی افتادند. در آخرین جلسه رسیدگی که دو روز قبل در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی برگزار شد، هر دو متهم در کنار وکلای مدافع پای میز محاکمه ایستادند و به سؤالات قضات باتجربه دادگاه پاسخ دادند اما در نهایت چالشهای پرونده جنایی به چاشنی انکار متهمان نیز گره خورد! در این جلسه محاکمه که مستشاری آن را نیز قاضی حسین بهمنآبادی به عهده داشت ابتدا اولیای دم تقاضای صدور قصاص نفس کردند و سپس با دفاعیات وکلای مدافع، متهمان نیز در برابر میز عدالت ایستادند. در ادامه جلسه رسیدگی به این پرونده جنایی، قاضی شجاع پورفدکی از یکی از متهمان پرسید: شما چرا معتادان را به مرکز ترک اعتیاد انتقال میدادید؟ این موضوع به شما چه ربطی داشت؟ متهم پاسخ داد: به ما گفته بودند این قانون کار شماست، ابتدا تذکر میدادیم، برای بار دوم تهدید میکردیم و اگر حضور معتادی در محدوده ما ادامه داشت او را به زور سوار خودرو میکردیم و به «خانه سبز» انتقال میدادیم! سپس رئیس دادگاه سؤال کرد: باتوم هم داشتید؟ متهم پاسخ داد: بله! اما آن روز جوان معتاد (متوفی) را در حالی که به زور سوار خودرو میکردیم من فقط یک لگد به او زدم! ولی او را نکشتیم و از مرگ او هم اطلاعی نداریم! فقط وقتی خودش را از داخل خودرو بیرون انداخت و فرار کرد متوجه شدیم که گوشی تلفن او جا مانده است! در این هنگام مقام قضایی پرسید این قانون (تذکر، تهدید و انتقال) را شما از کجا مطرح می کنید؟ که متهم پاسخ داد: به ما میگفتند این شیوه کار ما بود! در حالی که متهمان در تنگنای سؤالات تخصصی قضات باتجربه دادگاه به تناقضگویی ادامه میدادند، سعیدیپور (وکیل اولیای دم) نیز به دفاع پرداخت و اظهارات متهمان را منطبق با واقعیت ندانست و با دلایل و استنادات حقوقی ادعاهای متهمان را رد کرد. در حالی که متهمان آخرین دفاعیات خود را بیان کردند، رئیس دادگاه نیز پایان رسیدگی را اعلام کرد تا رأی قانونی پس از مشورتهای قضایی صادر شود.
http://www.khorasan-online.ir/fa/News/663027/چالش-«جنایت»-با-چاشنی-انکار
|